چکیده:
طرح مساله: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل روانی ـ اجتماعی مرتبط با فرار دختران از خانه با تاکید بر مقایسه هوش هیجانی دختران فراری و عادی بود.
روش: مطالعه حاضر از نوع پژوهش های علی ـ مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 40 دختر فراری ساکن مراکز بهزیستی استان تهران و 70 دختر عادی بودند که از نظر سن و وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی با هم همتا شده بودند و با استفاده از پرسش نامه هوش هیجانی بار ـ اون و پرسش نامه جمعیت شناختی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: بین هوش هیجانی دختران فراری و عادی تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین هوش هیجانی دختران فراری پایین تر از دختران عادی است. عواملی مانند اختلافات خانوادگی، سوء استفاده جسمی و جنسی از دختران در خانواده، اعتیاد والدین و سخت گیری و برخورد نامناسب کارکنان مدارس نیز با فرار دختران از خانه مرتبط می باشند.
نتایج: با توجه به نقش هوش هیجانی و مهارت های مقابله ای در فرار دختران طراحی مداخلات روانی اجتماعی به منظور افزایش هوش هیجانی و تقویت مهارت های مقابله ای دختران آسیب پذیر و به سازی فضای روانی اجتماعی خانواده ها باید مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"بهطور کلی براساس نتایج بررسیها میزانشیوع فرار از خانه در بین دختران بیشتر از پسران مشاهده میشود )fo krowteN lanoitaN 8991,yentruoC &ocoC;544:1991,.
رویکرد اولانگیزههای فرار از خانه را مورد بررسی قرار میدهد؛درحالیکه رویکرد دوم به بررسیویژگیهای شخصیتی و روانشناختی نوجوانان فراری پرداخته و در نتیجه رویکردگستردهای به این پدیده دارد )2991,karaB-roM & nilrahS( .
نتایج پژوهش درخصوص عامل خلق کلی که شامل خردهمقیاسهای نشاط و شادکامی و خوشبینی استنشان میدهد که هرچند از لحاظ میزان شادی و نشاط بین دختران فراری و عادی تفاوتمعناداری وجود ندارد ولی در خردهمقیاس خوشبینی و عامل خلق عمومی،تفاوتمعنادار است؛به عبارت دیگر دختران فراری نسبت به آینده خود و حل مشکلاتزندگیشان امید چندانی ندارد،در نتیجه به جای حل سازندۀ مشکلات،معمولا بهشیوههای اجتنابی مانند فرار از خانه و مصرف مواد و الکل متوسل میشوند که درکوتاهمدت موجب افزایش خلق آنان میشود ولی در درازمدت افسردگی و غمگینی جایاین خوشی کوتاهمدت را میگیرد )9991,tsreyA( .
نتایج به دست آمده نشان میدهد که نمرات دخترانفراری در هر دو خردهمقیاس عامل مقابله با استرس(کنترل تکانه و تحمل استرس)پایینتراز دختران عادی است؛به عبارت دیگر دختران فراری از یک سو به دلیل عدم برخورداری ازمهارتهای مقابلهای موثر توانایی تحمل سختی را ندارند و از طرف دیگر کنترل خواستهها وتکانههای خود برای آنان دشوار است،بنابراین در هنگام مواجهه با استرسهای زندگی به شیوۀ تکانشی و بدون این که عواقب و پیامدهای رفتار خود را در نظر بگیرند،خیلی سریعتصمیم به فرار از خانه میگیرند.
htlaeH cilbuP fo lanruoJ naciremA,selpmaS lanoitaN eerhT ni htuoY sselemoH dna yawanuR gnoma esU ecnatsbuS."