خلاصه ماشینی:
"من به آنها گفتم شما شنیدید که من بچهی فرمانفرما هستم،درست است اما من از اولش با سختی و مبارزه بزرگ شدم،اول پدرم، بعد برادرم،رفقایم،همهاش خون و آتش بود...
1] مریم فیروز در سال 3231 به عضویت حزب توده ایران درآمد و چندی بعد با دکتر مهندس نور الدین کیانوری ازدواج کرد.
] پس از سرکوب جنبش آذربایجان و کردستان و غیرقانونی کردن حزب توده ایران،مریم فیروز از سال 7231 مخفی شد،اما لحظهای از مبارزه باز نایستاد و در راس جنبش زنان و با حضور در (1)-نقل قولها از گفتوگوی بانو مریم فیروز با روزنامه اومانیته.
در نزدیک به بیست سال مهاجرت اجباری،لحظهای از مبارزه سیاسی و دفاع از حقوق زنان در چارچوب و تشکیلات دموکراتیک زنان،بازنماند.
مریم فیروز پس از پیروزی انقلاب ایران به میهن بازگشت و مسئولیت مهم احیای گسترش«تشکیلات دموکراتیک زنان»را به عهده گرفت و با مدیریت مجله«جهان زنان»نقش کمنظیری را در این مورد ایفا کرد."