چکیده:
در دهههای اخیر زبان انگلیسی متعاقب پدیدهء جهانیشدن به طور بیسابقهای گسترش یافته و چالشی جدید برای کشورهای غیر انگلیسی زبان ایجاد کرده است.از سویی ارتباطات جهانی ایجاب میکند که این زبان مورد توجه جوامع غیر انگلیسی زبان قرار گیرد تا در عرصهء مناسبات سیاسی-اقتصادی از دیگر جوامع عقب نمانند؛از سویی دیگر تأثیر فرهنگهای غربی که از طریق زبان انگلیسی به جوامع تحمیل میشود نیز گریزناپذیر است،بهگونهای که هویتهای ملی سخت تحت تأثیر قرار میگیرند.با نظر به مبانی نظری برنامهریزی زبان و محصول عملی آن،که سیاست زبانی است،میتوان در صدد یافتن راهکارهای عملی برآمد تا ضمن بهرهمندی از فواید به کار بردن این زبان خارجی،از خطرهای ناشی از آن نیز تا حد ممکن در امان بود.در این مقاله ضمن طرح تجربیات مفید برخی از کشورها در این زمینه و جستوجوی موضوع در سیاستهای موجود در ایران،بر اهمیت دادن به نوع مدیریت و سیاست زبانی در برابر گسترش روزافزون زبان انگلیسی تأکید،و راهکارهایی پیشنهاد میشود.
خلاصه ماشینی:
"از سویی ارتباطات جهانی ایجاب میکند که این زبان مورد توجه جوامع غیر انگلیسی زبان قرار گیرد تا در عرصهء مناسبات سیاسی-اقتصادی از دیگر جوامع عقب نمانند؛از سویی دیگر تأثیر فرهنگهای غربی که از طریق زبان انگلیسی به جوامع تحمیل میشود نیز گریزناپذیر است،بهگونهای که هویتهای ملی سخت تحت تأثیر قرار میگیرند.
2. مدیریت زبان از جمله تصمیمگیریهایی که دولت میتواند در سطح ملی در خصوص استفاده از زبان انگلیسی اتخاذ نماید،این است که یادگیری این زبان را رسالتی ملی اعلام کند،یا این زبان را زبانی رسمی و ابزاری برای آموزش به مردم آن جامعه معرفی کند،یا اینکه در آموزش این زبان سیاستهای دقیق و سنجیدهای را اعمال نماید.
لذا این سؤال مطرح میشود که:چگونه باید تناقض موجهبودن هجوم زبان انگلیسی و در عین حال حفظ هویت فرهنگی-ملی خود را حل کرد؟ پاسخ سیاست زبانی برخی از کشورهای آسیایی به پرسش یادشده در بخش بعد ذکر میشود.
Individuality فایده دارد؛به عبارت دیگر برنامهء درسی زبان انگلیسی همچون ابزاری میانجی برای پیریزی هویت فرهنگی-ملی و برای نهادن کره در نقشهء جهانی در نظر گرفته شده است.
دربارهء سیاست زبانی به طور اخص در سند توضیحی سیاستهای کلی نظام در خصوص جهانیشدن در عرصهء فرهنگ و در مدار ملی،به این نکته اشاره شده است که«تغییر نگاه»به زبان خارجی به عنوان مهارت مورد نیاز و نه عامل«هویتبرانداز»،خود نشان از آن دارد که زبان انگلیسی باید به صورت ابزاری مورد استفاده قرار گیرد و کاربرد آن در جامعه طوری مهار شود که هویت ملی را به خطر نیاندازد."