چکیده:
شاعری نیازمند استعداد خاصی است که هر کسی از آن بهرهمند نیست.تأثیر شگرف شعر بر اذهان و اندشهها،زمینه ساز پیدایش اسطورهها و باورهای خاصی نیست به شاعران شده است،به طوری که این باور در میان بسیاری از ملل به وجود آمده که سخنان شاعران از دنیای دیگری سرچشمه میگیرد و موجودات برتری این سخنان را به آنان تلقین میکنند و در حقیقت شاعر سخنگوی آن موجود برتر است.این شیوه تفکر را در اساطیر یونان و برخی ملل دیگر همچنین در اندیشههای اعراب جاهلی و شاعران پس از دوران جاهلیت میتوان دید. در اساطیر یونان و روم«آپولون»فرزند زئوس رب النوع هنر و شعر به شمار میآید و «موزها»که الهههای نه گانه هستند زیر نظر«آپولون»الهامکننده شعر به شاعران و راهنمای آنان در سرودن حماسه و غزل محسوب میشوند. در ایران باستان نیز مانی بر این باور بود که فرشتهای به نام«توم»یا«همزاد»سخنانی را به او الهام میکند. همچنین اعراب دوره جاهلی بر این باور بودند که هر شاعر«جن»یا«شیطانی»مخصوص به خود دارد که شعر را بر زبان شاعر تلقین میکند. در شعر فارسی نیز برخی از شاعران از«فرشته»،«جن»یا«تابعه»ای نام بردهاندکه شعر را به آنان تلقین یا الهام میکند.
خلاصه ماشینی:
تأثیر شگرف شعر بر اذهان و اندشهها،زمینه ساز پیدایش اسطورهها و باورهای خاصی نیست به شاعران شده است،به طوری که این باور در میان بسیاری از ملل به وجود آمده که سخنان شاعران از دنیای دیگری سرچشمه میگیرد و موجودات برتری این سخنان را به آنان تلقین میکنند و در حقیقت شاعر سخنگوی آن موجود برتر است.
)میگوید:«آن شیطان را خواهد که عرب آن را تابعه خواند و گوید هر شاعری را از جن و انسان تابعه باشد که او را تلقین شعر کند»03 فرشته شعر در نظم فارسی همانگونه که ذکر شد به گفته«ویل دورانت»در ایران قبل از اسلام شعر وافسانه به طبقات پست و مزدوران واگذار میشد و با مردن آواز خوانان شعر نیز از میان میرفت، زیرا شعر مکتوب نمیشد بنا بر این در این باره چیزی از آن دوران باقی نمانده است13اما در شعر شاعران ادب فارسی پس از دوران اسلامی این اندیشه کم و بیش دیده میشود.
گفتم سحر به تابعه کای جادوی ظریف کز توست شعر و شاعری ارسحر و ساحری است یا: اینجا فرشتهای به زمین آمد از سپهر زان سان که طیر پا به لب آشیان نهد گویی که بود«تابعه»زان جادویی گروه کافسون شعر در نفس شاعران نهد34 نتیجه بنا بر آنچه گذشت،میتوان گفت که زبان شعر با زبان گفتگو و زبان عادی مردم تفاوت دارد و چون هر کسی توانایی و استداد ذاتی سرودن شعر را ندارد همچنین به سبب این که شعر میتواند در روح و اندیشه انسانها تاثیر فراوان بگذارد این باور را در اذهان به وجود آورده است که آنچه بر زبان شاعر جاری میشود سخن خود او نیست، بلکه این کلمات و عبارات از عالم برتری به وی میرسد و شاعر نیز سخنگوی آن موجود پنهان است که شعر را به وی الهام میکند.