چکیده:
در هر نظام آموزشی موفق مهمترین مسئله انتخاب ارزشها،اهداف و فلسفهایی منسجم است.علت اهمیت این مسایل این است که هر نظام آموزشی به نوعی درصدد تربیت انسان آرمانی است و بدون نظام ارزشی و داشتن اهداف تربیت چنین انسانی ممکن نیست. انسان آرمانی محصول فلسفه تربیتی کمونیستی در جهت هدف کلی این فلسفه که جامعه بی طبقه است تربیت میشود و نیز ارزشها و ضد ارزشهایش براساس همین مکتب و از طریق آموزش و پرورش در وی نهادینه میشود.لذا عدم شناخت فلسفه تربیتی حاکم،به منزله نداشتن تصویر از انسانی است که مدعی پرورش او هستیم.عدم شناخت یا اساسا نداشتن اهمیت مکتب فلسفی که باید از آن پیروی شود،باعث از همپاشیدگی و پریشانی کل نظام آموزشی از ابتدایی تا دانشگاهی میشود.لذا شناخت فیلسوفان آموزش و پرورش باید یکی از اصلیترین کارهای متخصصان هر نظامی باشد.هدف این مقاله معرفی جان هنری نیومن بزرگترین فیلسوف مدافع لیبرالیسم آموزشی میباشد.دلیل انتخاب نیومن و مکتب مورد دفاع وی این است که انسان آرمانی وی انسانی است که از راه تعلیم و تربیت به هوشمندی و بصیرت،روشنفکری و شکوفایی عقلی به نحوی دست مییابد که برای همیشه در وی ماندگار است و در حقیقت ملکه روح وی میشود.بررسی و نقد افکار این اندیشمند میتواند در راستای انتخاب ارزشها بسیار آموزنده و ارزنده باشد.
خلاصه ماشینی:
"در دیدگاه هر سه فیلسوف این مشابهت وجود دارد که: کسب حقیقت و بصیرت به خیر کلی و نیز پرورش نیروی عقل در جهت دیدن پیوند میان حقایق گوناگون جهان(وحدت در کثرت)بدون اغراض مادی و شهرتطلبی،هدف اصلی آموزش است(مفرد،3991،ص 931).
Coleridge بود که علم بیشتر درک رابطه میان امور است تا خود آن امور(کالر1،5991،ص 781)به عنوان مثال،اگر انسان را از نظر فیزیولوژیکی شناختهایم نمیتوانیم ادعا کنیم او را کاملا میشناسیم؛زیرا فقط از یک لحاظ(فیزیکی)او را شناختهایم و لذا باید او را از جهات دیگری نیز بشناسیم.
این بحث نیومن با روح علمی قرن نوزدهم مبنی بر این که به حقیقت در علوم طبیعی میتوان دست یافت(بدون هیچ پیشفرضی) منطبق نبود،ولی به دیدگاه فلسفی اواخر قرن بیستم نزدیکتر است؛با دیدگاهی مبنی بر این که علم برپایهء فرضیات5رشد میکند و به نظر میرسد فرضیاتی که بیشتر آزمون شدهاند تا این که اثبات شده باشند،برای پژوهش بهترین هستند،که البته هیچگاه حقیقت بودن آنها واقعا نشان داده نشده است(همان،ص 73).
هم چنین آموزش و پرورش لیبرال یا سنتی را نباید با صرف آموزش لیبرال که از"دروس هفتگانه5"تشکیل میشد اشتباه نمود زیرا آموزش مورد توصیه نیومن صرفا در ایجاد نوعی نگرش ذهنی دانش پافشاری میکند ولی نمیگوید صرفا،"دروس هفتگانه باید تدریس شود نه مقولات دیگر علمی.
دربارهء بحثهای نیومن پرسشهایی را میتوان مطرح کرد که شاید مهمترین آنها این است که آیا صرفا وجود دانشگاهی با مشخصاتی که نیومن میگوید به تنهایی میتواند انسان آرمانی وی را ایجاد کند؟باید اذعان کرد در پرورش چنین انسانی عوامل دیگری نیز دخالت دارند که نیومن یا اهمیتشان را نادیه میانگارد یا اصولا"متوجه اهمیت و پیچیدگی آنها نیست."