چکیده:
فنآوری، همچون سایر پدیدههای بشری یا طبیعی، محتاج تأمل فلسفی و اندیشیدن در حوزه
فلسفه فنآوری است. آموزش فنآوری، از جمله، در گرو آن است که چنین تأملی با دقت
کافی صورت پذیرد. گونههای مختلف فلسفه فنآوری، نیازمند بحث و بررسی است زیرا
برخی از آنها شهرت یافتهاند و، در عمل، ذهن ما را در قالب خود شکل میدهند. در این
مقاله، دو گونه از فلسفههای فنآوری مورد بررسی قرار گرفته و از گونه سومی حمایت شده
است. در گونه نخست، فنآوری چون امری طبیعی ـ خنثی در نظر گرفته میشود که به لحاظ
ارزشی خنثی است و تأثیری یک جانبه بر فرهنگ دارد. در گونه دوم، فنآوری چون امری
فرهنگی ـ تکارزشی لحاظ میشود که ارزش غالب بر آن ناشی از عقلانیت ابزاری و گرایش به
تصرف و تسلط است. در گونه سوم، فنآوری چون امری طبیعی ـ فرهنگی ـ چندارزشی در
نظر گرفته میشود. فنآوری در یک لایه، از طبیعت ذهن و ضمیر آدمی نشأت مییابد اما با
قرار داشتن در چارچوب فرهنگ شکل ارزشی نیز مییابد، و در این خصیصه، برخلاف
رویکرد دوم، نظر بر چندارزشی بودن آن است. با قبول رویکرد سوم، اقتضاهای آن در
آموزش فنآوری مورد بحث قرار گرفته است. بر این اساس، آموزش فنآوری را نباید به
مهارتآموزی محدود کرد. زیرا هم مستلزم دسترسی به دانشهای مرتبط با فنآوری و هم
مستلزم ایجاد گرایشهای اجتماعی، اخلاقی، و جهان شناختی است.
خلاصه ماشینی:
"از این رو، هابرماس بر آن است که علم و فنآوری از یک سو آزادی آدمی را بسط میدهد زیرا امکان سازگار شدن انسان با محیط طبیعی و نیز حل مشکلات اجتماعی با راهحلهای فنآورانه را فراهم میآورد اما از سوی دیگر، علم و فنآوری آزادی انسان را محدود میکند و این هنگامی رخ میدهد که راهحلهای فنآورانه، به منزله تنها الگوی موجه و مشروع برای تأمل در باب مسائل اجتماعی یا هنجارین و اخلاقی زندگی در نظر گرفته شود.
بر اساس این رویکرد، ویژگیهای زیر برای فنآوری ذکر شده است: الف) فنآوری به لحاظ ارزشی امری خنثی نیست بلکه خود در چارچوب فرهنگی و ارزشی معینی شکل میگیرد؛ ب) فضای ارزشی حاکم بر فنآوری، به طور عمده، ناشی از عقلانیت ابزاری است؛ ج) رابطه دوجانبهای میان فرهنگ و فنآوری وجود دارد.
در این رویکرد، فنآوری از ویژگیهای زیر برخوردار است: الف) فنآوری ریشه در طبیعت و اندیشه آدمی و نیز فرهنگ اجتماعی دارد؛ ب) فنآوری و فرهنگ دو منطق و هستی شناسی منفک و متمایز ندارند بلکه ارزشها و علایق مختلف بشری، به درجات مختلف هر دو آنها را در بر میگیرند؛ ج) تأثیر تخریبی یا سازنده فنآوری، ناشی از منطقی ذاتی در آن نیست بلکه نتیجه تهی شدن یا بارور بودن از خصیصه چندارزشی خویش است؛ و د) مسئولیت در ارتباط با فنآوری، هم در تولید و هم در مصرف مورد نظر است و این امر بیش از هر چیز در گرو تأمین خصیصه چندارزشی آن است."