خلاصه ماشینی:
"به رغم برخی تلاشهای جامعهشناسان در راه مفهومسازی دقیق و تحلیلی و چندبعدی از جهانی شدن، حرف و حدیثهای منفی و آشفته در باره «جهانی شدن» آنقدر بالا گرفته است که محققان ______________________________ ارغنون 24 / تابستان 1383 سختگیر فشردگی جهان به مثابه یک کل، در یک چشمانداز تاریخی طولانی، با این تکلیف شاق دست و پنجه نرم میکنند که در مواجهه با کاربرد سهلگیرانه و اغلب ایدئولوژیک واژه مذکور، چگونه سختگیری روشنفکرانه خود را حفظ کنند.
واژه و مفهوم جهانی شدن شاید جالبترین نکته درباره کاربرد اخیر اصطلاح «جهانی شدن» همین باشد که این اصطلاح در کاربردهای متعدد خود در روزنامهها، کتابهای عامهپسند، مجلات، برنامههای رادیو و تلویزیون، ارتباطات اینترنتی و همچنین برخی محافل دانشگاهی، غالبا بدون هیچگونه معنای مشخصی به کار میرود.
این دیدگاه گیدنز که جهانی شدن را یکی از پیامدهای مدرنیته میداند، در واقع، مکمل دیدگاه عامی بوده است که به وفور در به اصطلاح جهان سوم و دیگر مناطق غیر غربی جهان و نیز محافل حقانیت سیاسی در غرب یافت میشود (هرچند خود گیدنز، در دهههای اخیر، بخش اعظم آثارش را به مضمون کنشگری اختصاص داده است).
در هر حال با توجه به استیلای جهانی اقتصاد و اقتصاددانان در زمینههای با نفوذ سیاسی ملی و بینالمللی و فرا ملی روند نیرومندی که تمامی مناطق جهان را درمینوردد (نتل و رابرتسن، 1968؛ مارکوف و مونتسینوس، 1993)، تعجبی ندارد که گفتمان اقتصادی جهانی شدن این چنین فراگیر باشد، آنقدر که حتی محققان سایر رشتهها نیز به کرات گمان میکنند موضع اقتصادی، موضعی نهایی است."