چکیده:
در طول تاریخ قوم یهود همواره نسبت به دیگر اقوام و ادیان مدعی برگزیدگی بوده
است. به همین دلیل، دیانت و قومیت در این دین بر هم انطباق دارد و یهودیت باید
همواره در انحصار قوم باقی بماند. نبوت در انحصار یهود است و انبیای غیر اسرائیلی
فاقد سلامت هستند. روز جزا روز انتقام از دشمنان یهود است و بنیاسرائیل به میثاق با
یهوه مخصوص شدهاند تا به ارض موعود برسند. حاصل آنکه در تعلیم و تربیت یهود،
هدف بر ایجاد هویت قومی متمرکز است و تربیت سیاسی و اجتماعی بر حفظ خود و
کسب قدرت پنهان برای تحقق آرمان برگزیدگی استوار است، و مهمتر از همه، چهره
مخدوش شخصیتهای الگویی در تعلیم و تربیت یهود است که تلاشی نیز برای توجیه و
اصلاح آن توسط علما انجام نمیشود.
خلاصه ماشینی:
"Judah حالیکه حضرت موسی(ع) همانند پیامبران دیگر نظیر عیسی(ع) و محمد(ص) یک پیامبر الهی و مأمور ابلاغ پیام یکتاپرستی به تمامی افراد بشر است، در منابع تاریخی و متون دینی یهود، از ابتدای خروج تا امروز، پیوستگی انفکاک ناپذیری میان قومیت و دین وجود دارد و پیروان یهود با نام قوم یهود یا بنیاسراییل خوانده میشوند.
اخراجها و دربدری های یهود در طول تاریخ و وجود نهضت یهود آزاری ( آنتی سمیتیزم)؛ ترویج شایعات غریبی درباره رفتار یهود حتی به فاصله پنج قرن در اروپا و همچنین در ایران (استفاده از خون غیر یهودی برای خمیر نان پسح)؛ روشهای خاص کسب ثروت در کلیه جوامع و از گذشته بسیار دور؛ بهطور مثال زمان هخامنشی درایران(راوندی ،1354، ص 399) سبب طرح دو پرسش می شود: الف) آیا ویژگیهایی در یهود و رفتار یهودیان وجود داشته که این شدت حساسیت را در غیریهود نسبت به ایشان ایجاد کرده است، یا صرفا ستمگری غیر یهود عامل این فشارها بوده است؟ب) تأثیر این سرنوشت بر یهود چیست؟ آیا منجر به احساس حقارت شدید همراه با کینه ای شدیدتر نسبت به عاملان آن گردیده است ؟ و آیا این بی ثباتی تاریخی، روانی، امنیتی و مادی به آثار منفی تربیتی در یهود منجر نمی شود؟ قومیت گرایی در مبانی اعتقادی مبانی اعتقادی قوم یهود شامل بررسی مقولات یکتا پرستی ، نبوت ، معاد ، کتاب و عهد است.
تمامی این موارد انسان یهود را انسانی غیر عارف می سازد که به جهای مادی بسیار نزدیکتر خواهد بود تا جهان معنویت و شهود و همین امر به نوبه خود می تواند، عاملی برای ارزشمندی قوم شود."