خلاصه ماشینی:
"ساخت سدهای بزرگ به رغم تأثیرات مثبتی که بر توسعه مناطق داشته است؛همواره دارای بازخوردهای منفی محیطی نیز بوده است؛برای مثال،سد اسوان در مصر تأثیرات مهمی بر سفرههای حاشیهای داشته و یا سد زاینده رود به واسطه برودت نسبی آب،تأثیرات منفی بر شالیزارهای لنجان داشته است.
این تأثیرات گاه باعث از میان رفتن تعادل و مبادلات محیطی شده و زمانی با از میان بردن بکارت رودخانه،رژیم آن را دست خوش تغییرات عمیق و جریانهای سیلابی و عملکرد آنها را در تقویت خاک و سفرههای زیر زمینی دچار عدم تعادل کرده است.
بنابراین،میتوان این نتیجه را در مورد ایران بیان نمود که اگرچه بنای سدها در ایران از نظر محیطی درخور تأمل و وارسیهای محیطی است و از همه مهمتر،در مناطق خشک و بیابانی سدهای روباز را میتوان به اشکال دیگری چون سدهای زیر زمینی تغییر داد،ولی سیاست کلی در آینده ایران بیشتر بر مدار ذخیره آبی و تولید آب باید استوار باشد و نمیتوان اصطلاح بیابانهای گرانقیمت را در مورد ایران به کار گرفت."