چکیده:
استمرار حضور آن در مناطق گرم و خشک کنونی،وجود مخروطهای آبرفتی دیرینه در زیر مخروطهای آبرفتی جدید، بررسی باهاداها و فنهای درهم تنیده و چند زمانه را تبیین و تفسیر نموده و آن را در ابعاد مختلف"فضایی- زمانی"تصویر نماید.براساس یک تحقیق موردی که در سرآب حوضه آبی زایندهرود انجام گرفته است،نتایج به دست آمده موید نقش انکارناپذیر فضای مورفوژنیک(و نه یک یا دو عامل)در تحولات خاکسازی و شکلزایی است.این مقاله که برگرفته از یک طرح تحقیقاتی در دانشگاه اصفهان است،سعی بر آن دارد مفهوم فضا در ژئومورفولوژی را تشریح نموده،به تبیین دریچههای جدیدی بپردازد.آیا این رهیافت علمی جدید را میتوان"ژئومورفولوژی فضایی"نامید؟ اگر دانش ژئومورفولوژی را به تعبیری،علم شناخت هندسه سطوح ارضی و تغییر و تحولات آن بدانیم،در اولین گام برای درک بهتر مفهوم فضای جغرافیایی،باید با اصول و نگرشهای مطرح شده در دانش هندسه آشنا بود.هندسه اقلیدسی اشکال را ترکیبی از نقطه،خط،و سطح(پهنه)تلقی کرده،آنها را در دو بعد و یا حد اکثر سه بعد قابل تعریف میداند. هندسه مذکور که سابقه طولانی در حوزه دانش مشاهدهای و تجربی دارد،در عصر ما دچار چالش جدی شده است. ریمان(1854)صحبت از هندسه فراابعادی نموده،بعدها این تعبیر سبب طرح هندسه چهار،ده و یازده بعدی گردید و هندسه مزبور نه تنها شرایط جدیدی را در کار فیزیکدانان،برای تفسیر آفرینش و تحول آن در بستر زمان باعث گردید که اصول هندسه اقلیدسی را برای تشریح و تبیین بسیاری از مسایل،ناکافی و در مواردی نادرست معرفی نمود.تولد چنین هندسه فراابعادی را در اصطلاح،هندسه فضایی نامیدند.هندسه فرابعدی،اصول جدیدی را بنیان نهاد و فیزیکدانان را از فیزیک کلاسیک(نیوتنی)،به فیزیک کوانتوم رهنمون ساخت. طرح هندسه فضایی در ژئومورفولوژی مبانی دو دیدگاه کلاسیک(دیویسی-فرآیندی)را متحول ساخت و مبانی ژئومورفولوژی سیستمی را تقویت بخشید.با ورود تفکر فضایی در ژئومورفولوژی،و تغییر بنیادی در مفهوم مقیاس و سطح ادراک،مفاهیم جدیدی چون هندسه ریمان و فراکتال،ارگودیسیتی،کیاس،تعادل دینامیک،دینامیسم فضایی-زمانی،چند نگاره،کروم،آلومتری،پدومتری و بالاخره از همه مهمتر،بکارگیری منطق فازی به جای منطق کلاسیک دو ارزشی ارسطویی،در تحلیلها و مبانی نظری و متدولوژی پژوهشهای ژئومرفیک مطرح شده است.این رویکرد جدید،به خوبی قادر است شرایط ایجاد خاکهای مدفون شده و دیرینه،تشکیل افق خاک آرجیلیک در اقالیم سرد و مرطوب گذشته و
خلاصه ماشینی:
"جغرافیا و برنامهریزی محیطی سال 02،شماره پیاپی 53،شماره 3،پاییز 8831 وصول:7831/8/82 پذیرش:7831/11/92 صص 02-1 فضا و نگرش فضایی در مطالعات خاک و ژئومورفولوژی (مطالعه موردی:سرآب حوضه آبی زایندهرود) حمید قیومی محمدی،محقق موسسه تحقیقات خاک و آب و دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی دانشگاه اصفهان* محمد حسین رامشت،دانشیار گروه جغرافیا،دانشگاه اصفهان نورایر تومانیان،استادیار پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان مسعود معیری،استادیار گروه جغرافیا،دانشگاه اصفهان چکیده اگر دانش ژئومورفولوژی را به تعبیری،علم شناخت هندسه سطوح ارضی و تغییر و تحولات آن بدانیم،در اولین گام برای درک بهتر مفهوم فضای جغرافیایی،باید با اصول و نگرشهای مطرح شده در دانش هندسه آشنا بود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل شماره 1 سطوح تخت و دارای انحنا از منظر هندسه اقلیدسی و نااقلیدسی(کاکو،2831) فراز این بحثها به تیوری ابرفضا (The Theory of hyperspace) اشاره دارد که بیان میدارد،ابعادی افزون بر چهار بعد پذیرفته شده فضا و زمان وجود دارند.
در این مدل نقش نوع،میزان و جهت شیب در ایجاد تغییرات در دامنهها به خوبی به تصویر کشیده شده است (Summerfield,1991) (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل شماره 4 نیمرخ توپوگرافیک و وضعیت و موقعیت شیب بر روی اراضی شیبدار(شونبرگر و همکاران،2002) نقشهبرداران خاک برای مطالعه تغییرات ایجاد شده در خصوصیات و نوع خاکها،لندفرمهای فوق را بر روی یک Catena شناسایی و مجزا مینمایند و معتقدند که شیب دامنه و ویژگیهای زهکشی در یک کاتنا قادر بوده،پنج موقعیت و آرایش فضایی متفاوت مورفوژنیک- پدوژنیک را جلوهگر سازد (Schoeneberger,et al,2002) ."