چکیده:
درشمارة 7 و 8 فصلنامة حدیث اندیشه مقالهای به قلم یکی از دانشجویان با عنوان: «روشهای علم الحدیثی امام موسی بن جعفر (علیه السلام)» به چاپ رسیده است که مطالب مطرح شده در این مقاله، در بسیاری از موارد، جای نقد و تأمل دارد. آنچه در پی میآید نقدهایی است که به نظر راقم این سطور رسیده است. امید آنکه به لطف خدا مفید واقع شود. نویسندة محترم در باب اول مقاله احادیثی را مورد بررسی قرار داده است که قواعد و گزارههای مشخصی دربارة علم حدیث از آنها به دست میآید البته، کاربرد بیش از 90 درصد این گزارهها در حوزة علم رجال است. اولین روایتی که نویسنده از قول امام کاظم (علیه السلام) نقل میکند چنین است: «قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): من حدث عنی بحدیث و هو یعلم أنه کذب، فهو أحد الکاذبین »روایت دومی را هم به نقل از سنن ابنماجه و به مضمون حدیث اول، ذکر نموده و از این دو روایت این قاعده را به دست آورده است: «راویانی که روایات معلل (دروغ) را با علم به بیماری و عدم صحت آنها نقل کنند تضعیف میشوند و روایات آنها غیر قابل اعتماد و ناصحیح است؛ مگر خلاف آن (عدم وجود علت) ثابت شود.»
خلاصه ماشینی:
«قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): مَنْ حَدَّثَ عَنّی بحدیث و هو یعْلَمُ أنَّهُ کذبٌ، فَهُوَ أَحَدُ الکاذبینَ »روایت دوّمی را هم به نقل از سنن ابنماجه و به مضمون حدیث اوّل، ذکر نموده و از این دو روایت این قاعده را به دست آورده است: «راویانی که روایات معلّل (دروغ) را با علم به بیماری و عدم صحت آنها نقل کنند تضعیف میشوند و روایات آنها غیر قابل اعتماد و ناصحیح است؛ مگر خلاف آن (عدم وجود علّت) ثابت شود.
اوّلاً باید پرسید: از کجای حدیث برمیآید که به هیچیک از روایات چنین افرادی نمیتوان اعتماد کرد؟ آیا صرف اینکه یک شخص، با فرض اینکه روایت را با علم به دروغ بودنش نقل کند، در شمار دروغگویان به حساب آید، بدین معناست که هر چه بگوید دروغ است؟ آیا اصولاً کسی وجود دارد که همة سخنانش دروغ باشد؟ دروغگوترین راویان نیز برای راست نشان دادن دروغهای خود آن را میان چندین سخن درست پنهان میکنند و غثّ و سمین را با هم میآمیزند.
نویسندة محترم از قول امام کاظم (علیه السلام)، روایت سومی را نقل میکند که حضرت از قول رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «شاوِروا النساءَ و خالِفُوهُنَّ فَأِنَّ فی خلافِهِنَّ بَرَکه** و لیسَ للمُخَنَّثِ عَقْلٌ و لا لِحائِکٍ عَقْلٌ» و قاعدهای که برداشت کردهاند: «روایاتی که در میان رواتشان زن یا مردی سست اراده و ناجوانمرد وجود دارد ناصحیح و غیر قابل اعتماد است و این گروه از راویان تضعیف میشوند».