چکیده:
<P>از میان اموری که به رابطهء خدا و انسان مربوط میشود،سه مسأله به طور مشترک در آثار امام خمینی و کییر کگارد مورد توجه ویژه قرار گرفته است که یکی از آنها«هبوط آدم»است که منجر به ورود اولین انسان به جهان طبیعت شد.امام خمینی معتقد است که این واقعه کلید بابد برکات خدا و عامل بسط رحمت او بر جهان بشری است ولی کییر کگارد با اشاره به نافرمانی آدم(ع)و خوردن از درخت ممنوعه،هبوط را مجازات یک گناه میداند.از سوی دیگر کییر کگارد معتقد است که خداوند عشق و شفقت بیکرانی به انسان دارد که از سر لطف،خود انسان میشود و به زمین میآید تا در رنجهای او شریک شود.این رابطهء منحصر به فرد کییر کگارد از آن به«انسان شدن خدا»تعبیر میکند از دید امام،امری مردود است ولی به نظر میرسد که آنچه ایشان در توضیح مقام خلیفة اللهی انسان کامل و نیز در تبیین متمثل شدن آدم به صورت خداوند میگوید،بیان محتوا و مراد همان رابطهء ویژه در فرهنگ اسلام است و این رابطه،مسألهء دوم از سه مسأله مورد بحث مقاله است.آخرین مسألهء مقاله،«ابتلاد و آزموده شدن به سختیها»ست که طی آن،بنای ایمان به عنوان پل ارتباطی خدا و انسان ساخته میشود و استواری این بنا به نظر کییر کگارد با تسلیم شدن به امر خدا سنجیده میشود،هرچند که این تسلیم منفعلانه و از سر نارضایتی باشد،اما از نظر امام خمینی کیفیت تسلیم در نحوهء ایمان دخالت تام دارد و ازاینرو نهایت ایمان رضاست،یعنی تسلیم با نهایت خشنودی نه مطلق تسلیم.</P>
خلاصه ماشینی:
بیشک اشکال رابطهء خدا و انسان متعدد و دارای درجات نقص و کمال است ولی از میان همه اشکال،ما سه مورد مذکور را از دیدگاه دو عارف متأله معاصر امام خمینی و سورن کییر کگارد بررسی و مقایسه میکنیم و برای این منظور،با مراجعهء مستقیم به آثار ایشان،میکوشیم نقاط مشترک و اختلاف آنها را به دست آوریم.
البته کییر کگارد نیز عظمت ایثار حضرت ابراهیم(ع)را میستاید و تصریح میکند که وقتی خدا چیزی را بخواهد هرچه باشد و هر چقدر سخت و دشوار باشد،انجام آن مشکل نخواهد بود،همانطور که امام نیز ایثار حضرت را میستاید و تسلیم ایشان در مقابل هرگونه امر الهی را مدح میکند؛ولی همچنان تفاوت تفسیر این دو متفکر نسبت به اصل و کیفیت عمل،و نیز حقیقت حال حضرت ابراهیم(ع)به جای خود باقی است.
اما از حیث ملاکهای اخلاق هم،باید ابراهیم که پس از سالها دعا کردن،اکنون صاحب فرزند شده است همچون هر پدری و شاید بیش از دیگر پدرها،پسر خود را دوست بدارد،اما او این فرمان اخلاقی را در مقابل رابطهء با خداوند به هیچ میانگارد و به تعبیر کییر کگارد اگر از خود ابراهیم بپرسیم که چرا چنین کاری کرده است؟پاسخ دیگری ندارد جز اینکه بگوید این یک«آزمون»است؛و آزمون بودن یعنی این کار را کردهام به خاطر خدا و به خاطر خودم.