چکیده:
جریان نومعتزله،یکی از جریانهای مهم کلامی در جهان اسلام است.این جریان،خاستگاه خود را در آرای معتزلیان قدیم میجوید و به دنبال تجدید بنای معرفتی اسلام بر پایهء عقلگرایی است.هدف این مقاله،بررسی عوامل شکلگیری جریان نومعتزله در جهان اسلام،نقاط اشتراک و افتراق میان جریان کلامی نومعتزله با مکتب معتزله و نقد و بررسی اجمالی مبانی نظری و دیدگاههای کلامی طرفداران این جریان فکری است.در تألیف این مقاله،به آثار اندیشمندان متعلق به جریان فکری نومعتزله و برخی پژوهشهایی که در زمینهء معرفی برخی نومعتزلیان و نقد و بررسی آرای آنها انجام شده،مراجعه کردهایم.بر پایهء این بررسیها،به تقسیم جریان نومعتزله به نومعتزلیان کشورهای عربی،نومعتزلیان شبهقارهء هند و نومعتزلیان ایران پرداختهایم و نشان دادهایم که آنها بر احیای جریان معتزله در جهان اسلام اصرار دارند و عدهای نیز برای توجیه دیدگاههایشان،آنها را در راستای آرای اندیشمندان معتزله قدیم معرفی کردهاند.
Neo-mu'tazilah( Separatists) trend is one of the important theological trends in Islamic world. It traces back its origin to the views of early mu'tazilites and aims at cognitive reconstruction of Islam based on rationalism. The present paper aims at investigating the factors influencing the formation of theological neo-mu'tazilah trend، its commonalities and differences with early mu'tazilah، and evaluating and investigating its theoretical foundations and theological views of its followers، briefly. It analyzes the works of neo-mu'tazilah thinkers، using an analytical approach and documentary study .Accordingly، the trend of neo-mu'tazilah has been divided into three groups of neo-mu'tazilites in Arab countries، Indian continent، and Iran; it has been proved that the followers of neo-mu'tazilah insist on revival of this trend in Islamic world، and define these three trends as compatible with the views of early Mu'tazilah thinkers to justify their own views.
خلاصه ماشینی:
"62 برخی از نومعتزلیان(مانند فضل الرحمن)دلیل تاریخمند بودن احکام قرآن را تغییر و تحولاتی میدانند که در جوامع بشری واقع شده است؛ازاینرو معتقدند که باید آن احکام را عرضیاتی دانست که امروزه عمل کردن به آنها نه تنها لازم نیست،بلکه بر خلاف اهداف اسلام است: اصرار بر به اجرا درآوردن تحت اللفظی احکام قرآن،بستن چشم خود بر روی تغییرات اجتماعی است که تاکنون رخ داده و یا در حال حاضر نیز به طور آشکار در مقابل چشم ما در حال رخ دادن است و این به منزله به شکست رساندن مقاصد ارزشی-اجتماعی و اهداف قرآنی است».
نظر قاضی عبد الجبار معتزلی در این زمینه را نقل میکنیم: عقیدهء ما[معتزلیان]این است که قرآن کلام خداوند متعال و وحی اوست که مخلوق و حادث بوده و خداوند آن را به عنوان نشانه و دلیلی بر نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله بر او نازل کرد و خداوند آن را راهنمای ما در احکام قرار داده تا برای شناخت حلال و حرام به آن مراجعه کنیم.
نقد عقلگرایی افراطی نومعتزلیان اولا نیروی عقل به تنهایی،فقط میتواند یک سلسله مفاهیم کلی و روابط بین آنها را درک کند؛ثانیا ادراک عقل با کمک ابزارهای متعارف معرفتی نیز،دایرهء محدودی دارد و نمیتواند به کشف بسیاری از حقایق عالم هستی دست یابد؛ثالثا عقل انسان چون تجربهای از مصالح اخروی و معنوی و امور مورد نیاز برای رسیدن به مصالح اخروی ندارد، نمیتواند از این امور آگاهی کافی داشته باشد؛ازاینرو عقل به تنهایی نمیتواند راهی برای زندگی سعادتمندانهء اخروی-که مهمترین هدف زندگی در دنیاست-انتخاب کند؛58و رابعا ممکن است عقل نظری در اندیشه و فکر،دچار مغالطه و اشتباه شود یا عقل عملی در انگیزه و عزم،از شهوت و غضب تأثیر پذیرد."