چکیده:
نظریهء تساهل از جمله دستاوردهای نظری مغربزمین به شمار میرود که بیش از یک دهه است وارد گفتمان سیاسی و فلسفی جریان شبه روشنفکری کشورهای جهان سومی شده است.ریشههای این نظریه در جهان معاصر را باید در دوران موسوم به نوزایی و سدههای پس از آن جست.جان لاک از اولین فیسلوسانی است که به نگارش رسالهای مستقل در این باره پرداخته است.وی در این رساله میکوشد ضمن تبیین دلایل و چرایی لزوم برخورد متساهلانهء حاکم مدنی با فرقههای مختلف،دامنهء تشاهل و سازوکارهای بسط آن در حیات اجتماعی را تشریح کند. این مقاله در صدد است با تبیین زمینههای مطرح شدن این نظریه در جهان غرب،مبانی نظری این موضوع را نقد و بررسی کند.تفصیل در بیان این مبانی،نه به معنای پذیرش آن، بلکه برای فهم بهتر از پیشزمینههای فکریای است که لاک و دیگر نظریهپردازان تساهل را بر ارائه و ترویج آن برانگیخته است.
خلاصه ماشینی:
"آیا لاک میپذیرد خداوندی که دامنهء ربوبیت تکوینی خود را به تمام گسترهء خلقت تسری داده است،از ربوبیت تشریعی بر خلق و ارائه برنامهای عادلانه و شامل برای تمامی زوایای زندگی وی غافل بماند و او را دستخوش امواج آزمون و خطایی کند که فرجام کار آن وضعیت کنونی بشر باشد؟ لاک باید در این نکته تأمل کند که تحت ولایت حاکم کافری که نه خدا میشناسد و نه ارزشی برای جان و ایمان افراد تحت حاکمیتش قائل است و به هربهانهای اسباب ایذاء و سرکوب ایشان را فراهم میآورد،میتوان سکوت و پذیرش جور و ستم را قبول کرد؟آیا به راستی میپذیرد که مؤمنان لگدکوب و پایمان شوند و تنها به این بهانه که مسیح پیامآور صلح و دوستی بود،هیچکاری انجام ندهند؟ وی باید پاسخ دهد که اصولا مگر چه تفاوتی میان جوهر رسالت انبیا و پیامبران است که یکی چون موسی منادی دینی شامل و جامع است که شریعتی اجتماعی دارد و دیگری چون عیسی آورندهء تنها یک مجموعه قواعد جزئی اخلاقی؟او که با این عقیده برخی از متأخران-که وحی را از سنخ تجربههای درونی افراد میپندارند و نتیجه میگیرند که هر پیامبری برداشت و تفسیر و تبیین خود از شهودش را عرضه کرده و راز تکثر ادیان و اختلاف شرایع آنها نیز در همین نکته نهفته است-مخالف است،باید جوابی روشن به پرسش یادشده عرضه کند؛زیرا همان طور که گذشت،وی تعریفی کاملا متضاد از وحی ارائه دادده است و آن را نازل شده از سوی خدای متعال و امری یقینی میداند."