چکیده:
یکی از مسائل اساسی که در حوزهء تعلیم و تربیت توجه بسیاری را به خود جلب کرده،تفکر است.در دیدگاههای جدید به تفکر و رشد آن در تربیت توجه ویژهای شده است.با تفکر و اندیشهء درست و منطقی است که میتوان درستی یا نادرستی یک گفتمان یا نوشته را مشخص کرد.از طرف دیگر برنامهریزی آموزشی نیز جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است.با توجه به تغییرات سریع و دایمی علم و فناوری جهانی،فقط کسانی میتوانند با شرایط جدید سازش یابند که با برنامهریزی دقیق آموزش دیده و تربیت شده باشند و در زندگی خود با تفکر و اندیشهء عمیق با برنامهریزی دقیق بر مشکلات ناشی از چالشها و مسائل مرتبط با تغییرات غلبه نمایند. تفکر یکی از مهارتهای انسانی است که به صورت تدریجی توسعه و رشد مییابد.برای اینکه بتوان تفکر درست و بهینه را یاد گرفت،باید عناصر اساسی آن را شناخت و فقط با تربیت و تمرین است که میتوان به این مهم دست یافت.یکی از مبانی مهم تفکر سنجش استدلال است که برای موفقتر عمل کردن در آن باید بخشهی مختلف تفکر را جدا کرد و مورد بررسی قرار داد. برنامهریزی آموزشی یکی از مسائل مهم و مرتبط با تعلیم و تربیت است. با توجه به اینکه امروز کودکان باید طوری تربیت شوند که با تنوعات و تکثرات وسیع موجود در تمام امور زندگی به صورت موفقیتآمیز کنار آیند، امر برنامهریزی آموزشی اهمیت دو چندان یافته است.برنامهریزی یک فرایند تصمیم گیری سریع و در عین حال دقیق و منظم است که هر چه دقیقتر و عامدانهتر و با تفکر صورت گیرد،در عمل موفقتر جلوه مینماید.لذا با توجه به این مهم این مقاله به تبیین برنامهریزی آموزشی و تفکر میپردازد و چشمانداز تفکر در برنامهریزی آموزشی را روشنتر میسازد.
خلاصه ماشینی:
"روش پژوهش با توجه به دیدگاههای جدید در تعلیم و تربیت،تفکر اهمیت ویژهای یافته و رشد و توسعهء تفکر در تمام مراحل تربیت مورد توجه نظریهپردازان قرار گرفته است و این مهم فقط در صورتی قابل دستیابی است که برنامهریزی برای آموزش با تفکر همراه باشد،لذا با توجه به این امر پژوهش حاضر به روش اسنادی و به صورت تحلیلی و مقایسهای صورت میگیرد.
برای آنکه تصمیمها عقلانی و متفکرانه گرفته شود به نکات زیر توجه کنید: 1-بیشتر تصمیمهای غلط نتیجه شکست در درک این نکته است که فرد نمیداند در حال تصمیمگیری است یا نیاز به تصمیمگیری دارد(پل والدر،2001).
به طور کلی میتوان گفت که در برنامهریزی برای تصمیمهای مهم دربارهء نظام آموزشی و به دنبال آن سرنوشت هزاران فراگیر،باید از الگوی تصمیمگیری عقلانی استفاده شود و در هر مورد با تفکر و بررسی همه جانبه بهترین راهحل و برنامه انتخاب شود.
با استفادهء صحیح و درست از فراینهای تفکر میتون قسمت عمدهای از مشکلات موجود در نظام آموزشی را از بین برد و این مستلزم آن است که از کارشناسان و برنامهریزان در این امر استفاده گردد که دارای ذهن منطقی و نقادی باشند و بتوانند تمام جوانب را بررسی کنند و راهکارهایی ارائه دهند که ضمن قابل دسترس بودن،بهترین گزینهء موجود باشند.
در بسیاری از موارد راهکارهایی ارائه میشود که قابل دسترس است،اما ضمن آنکه در یک زمینه مفید است در زمینههای دیگر نه تنها سودی ندارد،بلکه مضر نیز میباشد و اینها همه بیانگر آن است که در برنامهریزیها از افراد متفکر و منطقی استفاده گردد و در عین حال برنامهریزی آموزشی و درسی به طوری صورت گیرد که شرایط را برای منطقی و متفکر شدن نسلهای بعد مهیا سازد و مشکلات آنان را کاهش دهد."