چکیده:
ایده برخورداری از آزادی اندیشه و دین یک هنجار و نرم پذیرفته شده جهانی است که در اسناد حقوقی بینالمللی متعدد و همچنین قوانین اساسی بسیاری از کشورهای جهان متبلور است.طبق میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی،حتی در شرایط اضطرار همگانی یا جنگ فسخ آزادی وجدان و مذهب مجاز نیست.هر دین و مذهبی نیز علاوه بر اندیشه و اعتقادات خاص درونی خود،متضمن برخی رفتارها و نمادهایی است که جنبه بیرونی داشته و در اجتماع بروز و ظهور خواهد داشت،لذا تضمین آزادی مذهبی باید توأمان در حوزه اندیشه و رفتار صورت پذیرد.آزلدی ابراز دین یا عقیده شامل طیف وسیعی از اعمال از رژیم غذایی خاص تا پوشیدن لباس،متفاوت میشود. هرچند«افراد»و«حقوق»از کلیشههای اصلی و مورد توجه در ادبیات حقوقی اروپا به شمار میروند،اما افزایش سریع تنوع فرهنگی در جوامع اروپایی چالشهای جدیدی برای حمایت از حقوق بشر از حمله حق اظهار علنی دین و عقیده به وجود آورده است.طی سالهای اخیر،حجاب زنان مسلمان به موضوع بحث و جدل روزافزون در برخی از کشورهای اروپایی بدل شده است.گسترش این روند به برخی کشورهای دیگر(همچون جمهوری آذربایجان)و همچنین تعمیق روند مذکور برای غیرشهروندان (پیشنهاد دولت فرانسه برای منع برقع برای جهانگردان خارجی)ضرورت بررسی حقوقی تعهدات بینالمللی کشورها برای فراهم نمودن بستر آزادی پوشش مذهبی و استفاده از نمادهای دینی را روشن میسازد.این مقاله سعی دارد با استفاده از منابع غربی و به استناد تعهدات بینالمللی که کشورهای حوزه اتحادیه اروپایی خود را مقید و پایبند آن اعلام میدارند،مغایرت محدودیتهای ایجاد شده علیه پوشش اسلامی زنان مسلمان را به چالش کشیده و لزوم تأمین حق آزادی پوشش مذهبی را تبیین سازد.
خلاصه ماشینی:
"این کمیته همچنین تأکید میکند که محدودیتهای اعلام شده بر اساس بند 2 ماده 81 میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی،نباید دارای ماهیت تبعیضآمیز باشد و باید با هدفی که برای آن در نظر گرفته شده است رابطه مستقیم و تناسب داشته باشد و نباید باعث تباهی حق آزادی دینی شود.
IHF,Human Rights in the OSCE Region:Europe,Central Asia and North America- Report 4002(Events of 2003) -وزارت آموزش اتریش در سندی دولتی در ژوئن 4002 تأکید کرد که حق آزادی دین مندرج در قانون اساسی اتریش و کنوانسیون حقوق بشر اروپا استفاده از روسری را حمایت میکند و هر گونه تلاش برای ممانعت از روسری پوشیدن دانشآموزان غیرقانونی است.
گرچه دلیل اصلی همه این فشارها را باید در رشد بیسابقه اسلام و در نتیجه اسلام ستیزی این کشورها جستجو کرد،اما اگر بهانههای کشورهای مذکور را بپذیریم،این سئوال مطرح خواهد شد که آیا روسری چند زن مسلمان میتواند نظم عمومی یک کشور را به هم ریخته و موجب ناامنی گردد؟آیا داشتن حجاب،آزادی دیگران را به خطر میاندازد یا منع حجاب است که موجب سلب آزادی از دختران و زنان مسلمان میشود؟آیا میتوان به بهانههای فوق،حقوق ابتدایی و طبیعی بخشی از جامعه را نقض و اقلیتها را از انجام مناسک و حقوق قانونی خود بازداشت؟به نظر نمیرسد پوشش زن مسلمان خطری برای سلامت عمومی جامعه و نظم یا اخلاق عمومی باشد و یا با حقوق و آزادیهای اساسی دیگران در تعارض قرار گیرد."