نامه ای از میان نامه ها: قابل توجه گردانندگان تلویزیون ملی متفرقه

"قبل از هر چیز از اینکه نامه خود را با چنین عنوانی آغاز میکنم عذر میخواهم ولی چاره‌ چیست؟موضوعیکه مرا بر آن داشت تا این نامه را برای شما که پاسداران آخرین جبهه اخلاقی‌ در اجتماع غرق در فساد ما هستید بنویسم این بود که:دو روز قبل بمنزل یکی از رفقا رفته بودم‌ پس از صرف غذا مشغول صحبت با دوستم شدم که در اینموقع به علت اصرار بیش از حد بچه‌ها،دوستم‌ مجبور شد تلویزیون خانه را روشن کند. بهرحال از قضا در آن ساعت نیز همین برنامه از تلویزیون پخش میشد که ناگهان‌ مشاهده کردیم،که پس از آن‌که فیلم دختر خانمی را مدتی نشان دادند،گوینده در توصیف‌ جمال وی چنین گفت که:نمیدانم چی‌چی خانم که فقط 17 سال دارند بسختی برقابت با خواهر بزرگتر خود که چندی قبل زن فلان آوازخوان معروف بود،پرداخته‌اند بدین معنی که این‌ دوشیزه!!!جوان که هنوز ازدواج نکرده‌اند!!دارای فرزند سه ماهه هستند!و پدر این‌ فرزند!نیز که خود دارای چند زن و بچه است قصد دارد زن خود را طلاق گفته این دوشیزه‌ جوان را بعقد خود درآورد."