خلاصه ماشینی:
"لهذا علی نه فرمان بقتل عثمان داد و نه او را علیه انقلابیون تأیید کرد تمام کوشش علی در این بود که بدون اینکه خونی ریخته شود خواستههای مشروع انقلابیون انجام شود یا عثمان بدست خود علیه روش گذشته خود انقلاب کند و یا کنار رود و کار را باهلش بسپارد علی دربارهء دو طرف چنین قضاوت کرد:استأثر فاساء الاثرة و جزعتم فأسأتم الجزع1 یعنی عثمان روش مستبدانه پیش گرفت همه چیز را بخود و خویشاوندان خود اختصاص داد و بنحو بدی این کار را پیشه کرد و شما انقلابیون نیز بیتابی کردید و بد بیتابی کردید.
علی(ع)این قسمت را انتقاد کرد و رودرروی عثمان فرمود: فلا تکونن لمروان سیقة یسوقک حیث شاء بعد جلال السن و تعقضی العمر2 تو اکنون در باشکوهترین ایام عمر خویش هستی و مدتت هم پایان رسیده است با اینحال مهارت را بدست مروان مده که هر جا دلش بخواهد تو را بدنبال خود ببرد.
(1)نهج البلاغه خطبه 162 (2)نهج البلاغه خطبه 162 4-علی مورد سوء ظن عثمان بود،عثمان وجود علی را در مدینه مخل و مضر بحال خود میدید،علی تکیهگاه و مایه امید برای آینده انقلابیون بشمار میرفت خصوصا که گاهی انقلابیون بنام علی شعار میدادند و رسما عزل عثمان و زمامداری علی را عنوان میکردند لهذا عثمان مایل بود علی در مدینه نباشد تا چشم انقلابیون کمتر باو بیفتد ولی از طرف دیگر با لعیان میدید خیرخواهانه میان او و انقلابیون وساطت میکند و وجودش مایه آرامش است از اینرو از علی خواست از مدینه خارج شود و موقتا بمزرعه خود در«ینبع»که در حدود ده فرسنک یا بیشتر با مدینه فاصله داشت برود."