چکیده:
واژهء«بداهت»در عرف و در دانش منطق به صورت مشترک لفظی به دو معنای متفاوت به کار میرود؛در عرف به معنای نسبی روشن و مأنوس استعمال میشود ولی در اصطلاح منطق مفهومی نفسی دارد و به معنای ادراک غیر مسبوق به ادراکات پیشین و غیر مأخوذ از آنها به کار میرود.در بحث از بداهت تصورات حسی،مفهوم دوم به کار میرود.بداهت تصورات حسی توسط فخر رازی به صورت مسألهء منطقی تدوین شد و نزد دانشمندان متأخر مورد بحث قرار گرفت.وی با ارائهء دو قاعدهء کاربردی در تمایز مفاهیم نظری و بدیهی،مسألهء بداهت تصورات حسی و وجدانی را مطرح کرد.او را در این نوآوری دلایلی است و عواملی.مسبوقیت تصدیق اولی بر تصورات اولی عمدهترین دلیل اوست و مهمترینانگیزهاش انکار تصورات نظری و بدیهی انگاری همهء تصورات حاصل برای انسان است.اگرچه منطقدانان مسلمان با بدیهی انگاشتن تصورات همرأی وی نیستند؛بسیاری از آنان از جمله خواجهء طوسی و میر سید شریف جرجانی در بدیهی انگاری تصورات حسی با وی همداستان شدهاند.از سوی دیگر کسانی که ملاک بداهت تصورات را بساطت مفهومی میدانند،تصورات حسی را بدیهی نمیپندارند.نظریهء بداهت تصورات حسی علاوه بر رخنههای عمده،اساسا بر در آمیختن دو مفهوم عرفی و اصطلاحی بداهت مبتنی است.
خلاصه ماشینی:
"ارسطو در مقام رد نظریهء آنان،براساس تمایز حکم و اثبات (شمولدرس،88)7این دیدگاه را به میان آورد که زنجیرهء معرفت شناختی به گزارههای بدیهی محدود است و در نهایت امر به علم غیر محتاج به اثبات پایان مییابد و مشکل تسلسل معرفتی8رفع میگردد.
six transcendentales بدیهی انگاری تصورات حسی اعتقاد به بداهت تصدیقهای حسی،اعم از حس ظاهری و باطنی منشأ ارسطویی دارد و از روزگار معلم اول تا به امروز بدیهی برای حس1در کنار اولیات2از تصدیقهای بدیهی انگاشته میشود و این امر به رغم نقدهای گوناگون برخی از معرفتشناسان متأخر،در نظریههای جدید مبناگروی نیز حفظ شده است(کنی،52)،اما،در خصوص بداهت تصورات حسی چنین پیشینهای را نیافتهایم و ظاهرا توسط منطقدانان متأخر دورهء اسلامی به میان آمده است.
همانگونه که مؤلف لوائح الافکار یادآور شده است،فخر رازی اصل خود را بر نظریهء مرکب انگاری تصدیق بنا مینهد،تصدیق نزد فخر رازی عبارت است از ادراکات چهار گانه و ازاینرو بداهت تصدیق به بداهت مجموع آنهاست و مجموع بدیهی نیست مگر به بداهت هریک از آنها و براین اساس است که دیده میشود فخر رازی در آثار حکمی خود،به وسیلهء بداهت تصدیق بر بداهت تصورات حکم میکند(لوائح،برگ 01).
علاوه بر آنچه در بیان و مبنای فخر رازی به عنوان انتقاد بیان شد، نظریهء بدیهی انگاری تصورات حسی از جهات مختلف قابل نقد است:اولا،تصورات مأخوذ در تصدیق حسی،مفاهیم مرکبند و حداقل قابل تحلیل مفهومی هستند(صغری) و لازم است کلیت کبری بیشتر به چشم بخورد و هر مفهومی که تحلیلپذیر باشد،قابل تعریف و مکتسب از طریق تعریف است(کبری)."