خلاصه ماشینی:
"بدین ترتیب مدرسان و استادان علاوه بر شیوههای سنتی از طریق آموزش مکاتبهای،تدوین یک سلسله کتابهای درسی در جهت به انجام رساندن هدفهای این نظام،تنظیم برنامههای رادیوئی و تلویزیونی،تهیهء خودآموزهای مدون و گردآوری منابع دید و شنودی و ابزار و وسایل آموزش تجربی،از راه دور با دانشجویان خود ارتباط برقرار میکنند و علوم و دانش بشری را فارغ از محدودیتهای اقتصادی،اجتماعی و جغرافیائی بطور تساوی به دورافتادهترین نقاط کشور،به دورن اطاقهای معلولین، و خانههای مادرانی که فرصت حضور در کلاس درس را ندارند میرسانند.
با در نظر گرفتن همهء این احوال،آیا میتوان استدلال کرد که برخی از انسانا احتیاج به کتابخانه دارند و برخی دیگر ندارند؟ روشن است که عدم مراجعهء بخش بسیاز بزرگی از اجتماع به کتابخانه معلول بینازی آنان نیست،در آموزش از راه دور معمولا سعی میشود که کتب ارزان قیمت به حد کافی منتشر و در دسترس شاگردان قرار گیرد ولی تجربه نشان داده است،و عقل سلیم نیز بر آن گواهی دارد که این تدبیر هرگز جایگزین کتابخانه نمیتواند باشد.
بهمین منظور مؤسساتی که عهدهدار آموزش از راه دور هستند از طرفی دانشجویان را تشویق میکنند که تا آنجا که امکاناتشان اجازه میدهد،گاه بگاه و بطور غیر رسمی در مراکز محلی و منطقهای گرد هم آیند و مشکلات خود را به کمک راهنمایان و مشاوران مخصوص این مراکز حل و فصل نمایند،و از طرف دیگر سعی میکنند همهء دانشجویان را همزمان در کلاسهای تابستانی دور هم جمع کنند تا تحرک لازم و رابطهء فیاض بین استاد و دانجو را،ولو برای مدتی کوتاه،از نو بیافرینند."