خلاصه ماشینی:
"برای مثال اصطلاح to break someone's heart میتواند به صورتهای مختلفی بهکار رود،مانند: my heart is broken,broken-heart,heart breaker,a broken heart 2-اصطلاحات بیقاعده:این اصطلاحات از نظر نحوی بیقاعدههستند و با قواعد دستوری زبان تطبیق نمیکنند برای مثال:(روی همرفته) "by and large" ،(هرچه بیشتر بهتر) "the more the merrier" 3-اصطلاحات باقاعده همراه با محدودیتهای نحوی:ایناصطلاحات از نظر نحوی باقاعده هستند اما دارای برخی محدودیتهانیز میباشند،برای مثال در اصطلاح "to spill the beans" (به&%04002ZORG040G% معنی بند را آب دادن)نمیتوان گفت "to spill the bean" یااصطلاح "He gave me the sack" را نمیتوان به صورت "He gave the sack to me" به کار برد.
بعنوان مثال عباراتزیر نمونهای از الگوهای ساختاری هستند که اصطلاحات در آنها بهکار میرود: (article+adjective+noun):the last straw قوز بالا قوز(همین را کم داشتیم) (article+past participle+noun):a foregone conclusion üõþ¥þ ïê öþõ (verb+particle or preposition):run into به طور تصادفی برخورد کردن (verb+particle+preposition):put up with داندان روی جگر گذاشتن بنابراین چنین به نظر میرسد که طبقهبندی اصطلاحات،کار بسیاردشواری است و با همه تلاشی که به کار میرود نمیتوان این طبقهبندیرا بطور دقیق انجام داد.
باید توجهداشت که در طول زمان معنی تحت اللفظی این اصطلاحات همراه بامعنی مجازی آنها دستنخورده باقی نمیماند:مانند: به سروسینه خود زدن "beat one's breast" تمام پلها را پشت سر خراب کردن "burn one's boats" قبل از پرداختن به دو گروه باقیمانده،نخست لازم است تا تفاوتمیان اصطلاح و ترکیب (Colloction) را روشن کنیم."