چکیده:
این مقاله، با الهام از سنخ شناسی سیاسی آلموند و وربا در مورد «فرهنگ سیاسی»، فرهنگ
سیاسی مردم مازندران را مورد بررسی قرار می دهد. برای این منظور، از روش پیمایش و انتخاب نمونه های مورد نظر مطابق روش های علمی استفاده شده است که نتایج تحقیق قابل تعمیم به کل استان مازندران می باشد. مطابق یافته های تحقیق که از 331 نمونه استخراج شده است، بعد شناختی فرهنگ سیاسی مردم مازندران، در مقایسه با بعد عاطفی و داوری، قوت کمتری دارد. از منظری دیگر، یافته نشان می دهد که فرهنگ تبعی یا انقیادی در قیاس با فرهنگ سیاسی مشارکتی و محدود از وسعت بیشتری در مازندران برخوردار است. به علاوه، از میان فرهنگ سیاسی وفاق گرا و منازعه گرا، فرهنگ سیاسی مردم مازندران گرایش بیشتری به سمت فرهنگ وفاق گرا در حوزه سیاست عمومی و مبانی مشروعیت نظام سیاسی نشان می دهد.
خلاصه ماشینی:
"گویههایی که با سایر سؤالات همخوانی نداشتند عبارتند از گویۀ شماره 2(آنهایی که واردسیاست شدهاند در مقایسه با سایر افراد جامعه زندگی بهتری دارند)و شمارۀ 20(مهمترین الویت سیاسی فعلی جامعه ایران کدام است؟)و شمارۀ 21(به نظر شما مهمترین اولویتهاینظام جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر کدامند؟)و شمارۀ 25(در موقع بروز اختلافات بارقبای سیاسی خود کدام شویه را در اولویت قرار میدهید)و شماره 26(به نظر شما در شرایطفعلی از کدام راهحلهای یاد شده بیشتر استفاده میشود)حذف و نتایج آن به شرح زیر حاصلشد: الف)سنخشناسی اول همانگونه که در بحث چارچوب مفهومی اشاره شد،فرهنگ سیاسی از یک منظر در سهقالب شناختی،احساسی یا عاطفی و داوری نسبت به سیاست عمومی و نظام سیاسی قابلطبقهبندی است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)گویۀ شمارۀ 16 نشان میدهد که حدود 63 درصد مورد بررسی شناختی از گروههای سیاسیندارند،به تعبیری حدود دو سوم جامعه فاقد آگاهی و شناخت سیاسی مطلوب و مورد انتظار هستند؛گویۀ دومی آن دسته از افرادی که فاقد حداقل آگاهی میباشند حدود 32 درصدمیباشند با توجه به اینکه 6 نفر از افرادی که مورد پرسش قرار گرفته بودند،شخصیتهای ایرانیکه کاملا مطرح میباشند و انتظار میرود که افرادی که آگاهی سیاسی نسبی دارند آنها رابشناسند،این گویه نیز نشان میدهد بیش از 70 درصد مردم فاقد آگاهیهای سیاسی مورد نظراین تیپ میباشند."