چکیده:
این مقاله به بررسی محتوا و ویژگی های اصلی گفتمان چپ در متون گروه های سوسیالیستی و مارکسیستی اولیه، مثل اجتماعیون عامیون و حزب دمکرات ایران در انقلاب مشروطه، می پردازد تا مشخص شود عناصر اصلی مورد تاکید در این گفتمان چه چیزهایی هستند. مقاله حاضر رویکردی را پیشنهاد می کند که طبق آن توجه به تعامل عناصر درونی و بیرونی، به ویژه ادغام و ترکیب آن ها، جهت فهم جامعه ایران اساسی تلقی می شود. طبق این رویکرد برای شناخت جامعه ایران لازم است به تعامل عناصر درونی و بیرونی در سطح جوامع تاثیرپذیری همچون ایران توجه شود. برای فهم گفتمان چپ اولیه از این رویکرد استفاده شده است. با استنتاج از این رویکرد، می توان گفت به احتمال زیاد گفتمان چپ اولیه ترکیبی از عناصر درونی و بیرونی (ایرانی و جهانی) است. گفتمان چپ اساسا از خارج وارد ایران شد و کالایی وارداتی محسوب می شود، اما این اندیشه و گفتمان پس از ورود به ایران در تعامل با عناصر محلی و ایرانی قرار گرفته و به صورت پدیده ای تحول یافته و دورگه در ایران ظاهر شد.
خلاصه ماشینی:
"جامعهپژوهی فرهنگی،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سال اول،شماره دوم،پاییز و زمستان 1389،صص 7-23 گفتمان چپ اولیه در ایران:اندیشههای جهانی در بستر ایرانی علیرضا تاجداری{P*P} حسن سرایی{P**P} چکیده این مقاله به بررسی محتوا و ویژگیهای اصلی گفتمان چپ در متون گروههای سوسیالیستی و مارکسیستی اولیه،مثل اجتماعیون عامیون و حزب دمکرات ایران در انقلاب مشروطه،میپردازد تا مشخص شود عناصر اصلی مورد تأکید در این گفتمان،کدامند.
مسئلۀ موردنظر مقالۀ حاضر این است که اندیشههای اصلی گفتمان چپ اولیه چگونه به ایران وارد شدند و تحتتأثیر شرایط ایران و انقلاب مشروطه چه ویژگیهایی پیدا کردند؟ رویکرد نظری نظریههای معطوف به جوامع غربی یا صنعتی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد.
{CP1CP}اگرچه برخی اعتقاد داشتند وضع جوامع غربی پیشاسرمایهداری قابل مقایسه با وضعیت دیروز و امروز جوامع پیرامونی است- یعنی میتوان با استفاده از تئوریهای معطوف به دورۀ پیشاسرمایهداری در غرب، وضعیت جوامع غیرغربی را تبیین کرد-اما به نظر میرسد هریک از این جوامع سرگذشت و سرنوشت منحصربه فردی داشته و دارند و این دسته از نظریهها نمیتوانند دورۀ معاصر جوامع غیرغربی و حتی دورههای پیش از آن را،چنانکه باید و شاید توضیح دهند.
نظریههای دستۀ دوم یا معطوف به دورۀ معاصر جوامع پیرامونی مثل ایران (شامل نظریۀ وابستگی،نظریۀ مدرنیزاسیون،نظریۀ نظام جهانی،نظریۀ جهان سوم، نظریۀ پست استعماری،نظریۀ نئوپاتریمونیالیسم{CP4CP}،نظریۀ دولت رانتیر و نفتی و غیره)را میتوان به دو گروه کلی تقسیم کرد:نظریههایی که بر عوامل و شرایط درونی جامعه نظر دارند و نظریههایی که عوامل و شرایط بیرونی را لحاظ کردهاند."