چکیده:
مقاله حاضر به دو پرسش اساسی پاسخ می دهد: الگوهای استفاده از تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان در میان مخاطبان تهرانی کدامند؟ منشا یا خاستگاه اجتماعی این الگوها کدامند؟ برای پاسخ گویی به این سوالات از سنت پژوهشی « استفاده و رضامندی رسانه ای» با رویکردی ساختاری- فرهنگی استفاده شد. اعضای نمونه تحقیق (400 بیننده تلویزیون های ماهواره ای) بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی در شهر تهران انتخاب شدند. تحلیل عاملی انجام شده بر روی 60 نوع انگیزه یا دلیل برای استفاده از این تلویزیون ها به شناسایی 10 عامل منجر شد. آزمون همبستگی عامل های بدست آمده (به عنوان متغیر های وابسته) با متغیرهای مستقل نشان داد که مفهوم پردازی «بلاملر» یعنی مفهوم تاثیرات هنجاری ناشی از فرایند جامعه پذیری و مفهوم فرصت های زندگی توزیع شده به لحاظ اجتماعی که منجر به استفاده مکمل یا جبرانی از رسانه ها می شود به خوبی الگوهای استفاده از تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان در تهران را توضیح می دهد. بر این اساس افراد مختلف با نقش های مختلف به این تلویزیون ها روی می آورند و از آن ها برای مقاصد مختلفی استفاده می کنند. همچنین الگوی غالب استفاده از این تلویزیون ها به تسهیل یا تکمیل ارتباطات و پیوندهای اجتماعی مربوط می شود تا به جبران این ارتباطات و پیوندها.
خلاصه ماشینی:
"به عنوان مثال،کسانی که سبک زندگی آنها مبتنی بر فراغتهای مذهبی سیاسی است(مثلا شرکت در مراسم نماز جمعه و دعای کمیل)تاسوعا و عاشورا،راهپیماییهای سیاسیحکومتی،زیارت اماکن مقدس،نماز جماعت،مراسم اعیاد مذهبی،حضور در مسجد برایفعالیتهای فرهنگی)از تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان برای کسب اطلاعات سیاسی،فرار از واقعیات زندگی،کسب اطلاعات مهاجرتی مسافرتی،اخذ اطلاعات ورزشی،آشنایی بافرهنگ عامهپسند ایرانی و خارجی و مقایسۀ بین فرهنگی(انگیزۀ آموزشی)استفاده میکنند،اماانگیزۀ آنها از تماشای این تلویزیونها نارضایتی از شبکههای تلویزیونی داخلی نیست.
کسانی که سبک زندگیشان مبتنی بر فراغتهای مدرن یا نخبهگرایانه است(مثلا رفتن بهکنسرت موسیقی،کافیشاپ،کلاسهای موسیقی و یا نواختن سازهای موسیقی در منزل،چتکردن با دوستان اینترنتی در منزل)از تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان به دلیل نارضایتی ازتلویزیونهای داخلی و همچنین برای کسب اطلاعات سیاسی،مقایسۀ بین فرهنگی،فرار از واقعیاتزندگی،آشنایی و لذت بردن از فرهنگ عامهپسند ایرانی و خارجی،کسب اطلاعات مهاجرتیمسافرتی و اخذ اطلاعات ورزشی غیر قابل پخش از تلویزیونهای داخلی استفاده میکنند.
کسانی که سبک زندگیشان مبتنی بر فراغتهای خانواده محور است(یعنی بیشتراوقات فراغت خود را در کنار اعضای خانواده،صرف پیکنیک رفتن،مسافرت،مهمانی رفتنو همصحبتی با پدر و مادر،تماشای دستهجمعی برنامههای تلویزیونی داخلی و برنامههایویدئویی میکنند)از تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان برای کسب اطلاعات سیاسی،مقایسۀ بین فرهنگی(انگیرۀ آموزشی)،فرار از واقعیات زندگی،آشنایی و لذت بردن از فرهنگ عامهپسندایرانی و خارجی،کسب اطلاعات مهاجرتی مسافرتی و اخذ اطلاعات ورزشی غیر قابل پخشاز تلویزیونهای داخلی استفاده میکنند.
کسانی که سبک زندگیشان مبتنی بر فراغتهای مطالعه محور است(مثل کتابخوانی درمنزل،رفتن به کتابخانه،مطالعۀ روزنامه یا مجله)از تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان برایکسب پرستیژ اجتماعی،تسهیل تعامل اجتماعی و هدایت سبک زندگی از طریق الگوگزینیاستفاده نمیکنند،بلکه بیشتر به منظور مقایسۀ بین فرهنگی(انگیزۀ آموزشی)،کسب اطلاعاتسیاسی،فرار از واقعیات زندگی،کسب اطلاعات مهاجرتی مسافرتی از این تلویزیونها،کسباطلاعات ورزشی غیر قابل پخش از تلویزیونهای داخلی و همچنین نارضایتی از تلویزیونهایداخلی استفاده میکنند."