چکیده:
یکی از عرصه های مهمی که در مطالعات اجتماعی و پژوهش های فرهنگی برای شناخت تحولات ارزشی و نگرشی و سبک های جدید زندگی مورد توجه قرار می گیرد عرصه فراغت است، زیرا به سبب در برداشتن الزامات کمتر و آزادی عمل بیشتر می تواند ارزش ها و نگرش ها و ذائقه های فرهنگی را بازنمایی کند. ازاین رو مطالعه و پژوهش در اوقات فراغت جوانان که نسلی پیشرو و نمایانگر روند تغییرات فرهنگی جامعه هستند هم برای شناخت این روندها و هم برای برنامه ریزی و سیاست گذاری فرهنگی ضروری می نماید. در این راستا هدف اصلی این پژوهش مطالعه الگوهای فراغت دانشجویان غیر تهرانی و شناخت مسائل و مشکلات اوقات فراغت آنان است. مطالعه چگونگی گذران اوقات فراغت دانشجویان و شناسایی عوامل احتمالی موثر در آن به ما کمک می کند تا بتوانیم نیازها و علایق فراغتی آنان را شناخته و کمبودها و مشکلات فراغتی را در این گروه با دقت بیشتری بررسی کنیم. این مطالعه بر روی نمونه ای احتمالی از دانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه تهران انجام گرفته و یافته های آن حاکی از آن است که در گذران اوقات فراغت، دختران بیشتر به شیوه های فعالانه و پسران بیشتر به شیوه های سرگرمی خواهانه گرایش دارند. به طور کلی میزان استفاده دانشجویان پسر از امکانات فراغتی خوابگاه، به مراتب بیشتر از دختران بوده است. بیش از نیمی از دانشجویان از نحوه گذران اوقات فراغت خود ناراضی بوده و مهم ترین دلیل نارضایتی آنها محدودیت امکانات تفریحی و مشکلات مالی بوده اما محرومیت از امکانات تفریحی در دختران و محدودیت های مالی در پسران بیشتر ذکر شده و در مجموع دانشجویان دختر با مشکلات فراغتی بیشتری مواجه بوده اند. همچنین شیوه گذران اوقات فراغت دانشجویان با برداشت آنان از فراغت، ارزش ها و نگرش ها، سبک زندگی، میزان پایبندی دینی و میزان برنامه ریزی آنها برای فراغت ارتباط دارد.
خلاصه ماشینی:
"بیش از نیمی از دانشجویان از نحوه گذران اوقات فراغت خود ناراضیبوده و مهمترین دلیل نارضایتی آنها محدودیت امکانات تفریحی و مشکلات مالی بوده امامحرومیت از امکانات تفریحی در دختران و محدودیتهای مالی در پسران بیشتر ذکر شدهو در مجموع دانشجویان دختر با مشکلات فراغتی بیشتری مواجه بودهاند.
برای آگاهی از عوامل مؤثر بر میزان نحوه گذران فراغت از جدولهای تقاطعی و&%01330AFTG013G% آزمونهای همبستگی استفاده کردهایم و از آنجاکه شناخت و تفاوت دانشجویان پسر و دختر بهلحاظ امکانات و نحوه گذران فراغت،یکی از اهداف اصلی پژوهش بوده،متغیر جنسیت رابه عنوان متغیر مداخلهگر در همه جداول تقاطعی وارد و تأثیر آن را بررسی و تحیل کردهایمتا به تفاوتها و شباهتهای اوقات فراغت دختران و پسران دانشجو پی ببریم.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) رتیاط شیوۀ گذران اوقات فراغت با آرمانها و آرزوهای افراد تمایلات فراغتی پاسخگویان بر حسب انواع آرزوهای آنان تفاوت قابل توجه و معناداری نشان ندادهاست اما ورود متغیر جنسیت سبب افزایش شدت و معناداری این رابطه در مردان شده است.
هر چند غالب دانشجویان مورد مطالعه آزادی کامل و بیقید و شرط در رفتارهای اجتماعیرا نمیپسندند اما در مجموع میتوان گفت گرایش به آزاد رفتارهی اجتماعی در دختراندانشجو بیشتر از پسران بوده و این گرایش احتمالا ناشی از محدودیتهایی است که در فرهنگو جامعه ما برای دختران وجود دارد."