چکیده:
این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل استنادی، به بررسی الگوی رفتار استنادی مولفان مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز در فاصله ی زمانی 1380-1385 در مورد چگونگی استفاده از منابع علمی پرداخته است. در این پژوهش، سعی شده با تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، ابتدا توصیفی کلی از مقاله های مورد بررسی ارائه گردد؛ در مرحله بعد، به بررسی میانگین استنادها، نوع و زبان منابع مورد استفاده بر اساس تفکیک موضوعی مقاله ها، بررسی نیم عمر منابع و بررسی میزان تمایل نویسندگان به استفاده از انواع مختلف منابع اطلاعاتی پرداخته است. نتایج نشان داد که، مجموع 221 مقاله مورد بررسی، دارای 5240 استناد می باشد، که بالاترین استنادها به طور کلی از جنبه زبانی و نوع مدرک، به ترتیب مربوط به زبان انگلیسی (55%) و کتاب (2/57%) می باشد. میانگین استناد در هر مقاله، 7/23 می باشد. نتایج این تحقیق نشان داد که، بالاترین نیم عمر به کتاب عربی در زمینه موضوعی زبان و ادبیات فارسی با 23 سال و 8 ماه، و پایین ترین نیم عمر، مربوط به نشریه فارسی در حوزه حقوق با 3 سال و 3 ماه تعلق دارد. مطالعه تطبیقی بین نیم عمر منابع فارسی و انگلیسی زبان نشان دهنده آن است که، منابع فارسی نسبت به منابع انگلیسی، به طور روزآمدتر مورد استفاده قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"تحلیل دادهها نشان داد که،نیم عمر منابع مورد استفاده در نشریه علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز بهطور کلی 16 سال و 2 ماه میباشد.
یکی دیگر از منابع مورد استناد در مقالههای مورد بررسی کتاب عربی بود که،در دو حوزه زبان وادبیات فارسی و حقوق قابلیت محاسبه میزان نیم عمر را داشته است.
نتایج پژوهشزندی(1378)نشان داد که،مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز در طی ده سال انتشار(1375-1366)114 مقاله منتشر کرده که این مقالهها در مجموع دارای 1823 استناد و متوسط 16استناد در هر مقاله بوده است،درحالیکه بین سالهای(1385-1380)اقدام به انتشار 221 مقاله با5240 استناد کرده که بیانگر رشد کمی خوبی است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)یافتههای ریاحینیا(1372)،محمدزاده(1376)،بختیاری(1377)،زندی(1378)،هراتی(1379)،اشتری(1380)،هاتفی مستقیم(1380)،آژیده(1381)،حری و نشاط(1381)،قزلی(1381)،شهریاری و عصاره(1382)،شهریاری(1385)و کیانمهر(1386)در حوزه علوم انسانی مبنی بر استفاده بیشتر از کتاب نسبت به نشریهها و دیگر منابع اطلاعاتی میباشد که نتایج این پژوهش نیزاین امر را تأیید میکند،که البته دلایل این امر باید در پژوهش مستقل دیگری مورد بررسی قرارگیرد.
یافتههای پژوهش نشان داد که،بهخصوص در حوزه فنی و علوم محض،نشریهها نوع غالب منبعاطلاعاتی بوده(تیو و کار،2000؛بنی هاشمی،1364؛کولائیان،1377؛مهراد و شفیعی،1382؛محمدی و دادگر،1386) انتظار میرفت باتوجه به اینکه نشریههای ادواری حاوی جدیدترین اطلاعات علمی و تحقیقیهستند و اهمیت بسیار زیادی که برای پژوهشگران دارند(منصوری و پشوتنیزاده،1386)،استنادبیشتری نسبت به دیگر منابع دریافت کنند،ولی در این پژوهش،یافتهها نشان داد که در زبان فارسیمیزان استفاده از کتاب بیش از نشریهها میباشد و شاید دلیل این امر روزآمد نبودن منابع مجموعهکتابخانه،فقدان سهولت در دسترسی کاربران به نشریههای جدید و عدم آگاهی آنها از وجود نشریههاباشد(منصوری و پشوتنیزاده،1386)که متولیان امر کتابخانهها باید نسبت به فراهمآوری نشریههایعلمی به روز و اطلاعرسانی درباره محتوای آنها،اقدام نمایند."