چکیده:
حجیت فهم و تفسیر قرآن برای غیرمعصومین یا اختصاص آن به معصومین از موضوعات مورد اختلاف در میان فقها و محدثین شیعه بوده است. قائلین به حجیت فهم و تفسیر غیرمعصومین در مقابل مخالفان خود به روایاتی استناد کرده اند. در این مقاله، به بررسی دلالت برخی از این روایات می پردازیم که عبارت اند از روایاتی که امر به تمسک به قرآن کریم می کنند، روایاتی که جایگاه قرآن را در حاکمیت بیان می کنند، روایاتی که شرط نافذ بودن شروط را عدم مخالفت آن ها با قرآن کریم می دانند، روایاتی در مورد استناد معصومین به قرآن برای سرزنش افراد، روایات دال بر لزوم عرضه روایات به قرآن کریم، روایات دال بر آموزش چگونگی فهم قرآن و آموزش تفریع و استنباط احکام از آیات به اصحاب، روایتی دال بر امکان تشخیص بهترین وجه معانی قرآن برای غیرمعصومین و روایاتی دال بر حجت دانستن تفسیر قرآن به قرآن در زبان معصوم.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله،به بررسی دلالت برخی ازاینروایات میپردازیم که عبارتاند از روایاتی که امر به تمسک به قرآن کریم میکنند،روایاتی که جایگاه قرآن را در حاکیمت بیان میکنند،روایاتی که شرط نافذ بودن شروط را عدم مخالفت آنها با قرآن کریم میدانند،روایاتی در مورد استناد معصومین علیهم السلام به قرآن برای سرزنش افراد،روایات دال بر لزوم عرضۀ روایات به قرآن کریم،روایات دال بر آموزش چگونگی فهم قرآن و آموزش تفریع و استنباط احکام از آیات به اصحاب،روایتی دال بر امکان تشخیص بهترین وجه معانی قرآن برای غیر معصومین و روایاتی دال بر حجیت دانستن تفسیر قرآن به قرآن در زبان معصوم.
در پاسخ به دلیل سومی هم که وی آورده است،میتوان گفت این روایات تنها دلالت بر حجیت ظواهر آیاتی که روایتی در موافقت با آنها از معصومین علیهم السلام صادر شده است،ندارند،زیرا برای تشخیص عدم موافقت روایات با قرآن و رد آنها نیز لازم است فهم غیر معصومین از ظواهر آیات حجیت داشته باشد.
در پاسخ باید گفت اگر روایات یا به تعبیری نصوص مبنای استناد بودند،استناد به قرآن وجهی نداشت،اما این روایت گذشته از اینکه دلالت بر فهم ظواهر قرآن توسط غیر معصومین میکند،دلالت بر امکان تفسیر قرآن برای غیر معصومین مینماید،زیرا در این روایت،امام علیه السلام شیوۀ تفسیرقرآن کریم را با استفاده از قواعد نحوی زبان عربی به شاگرد خود زراره آموزش میدهد."