خلاصه ماشینی:
"در قرنهای سپسین، در حالی که چندین گیاهشناس-پزشک غرب جهان اسلام، بویژه اسپانیای اسلامی شده (دانشمندانی چون ابن جلجل، احمد غافقی، ابن میمون، ابن البیطار و محمد شریف ادریی[مراکشی]در دورههای مختلف کوشیدند که هویت انواع و گونههای مذکور در کتاب دیوسقوریدس را معین کنند و، در صورت امکان، نامهای عربی کلاسیک یا محلی برای آنها بیابند، گسترش جغرافیایی اسلام، که تدریجا از اسپانیا تا آسیای میانه و هندوستان بسط یافته بود، افزایش داروهای متعددی را در پی داشت که یونانیان قدیم نمیشناختند- داروهایی از شبه جزیره ایبریا، شمال افریقا، سودان، عربستان، ایران قدیم، هند و جز اینها.
نخستین آنان، از لحاظ تاریخی، دانشمند بزرگ خوارزم، ابوریحان بیرونی(362-440)است که در کتاب الصیدنة(تألیف آن اندک زمانی پیش از مرگ او)برای بسیاری از نامهای «مفردات»(@داروهای بسیط، غیر ترکیبی؛شمار داروها در متن عربی ناقص بازمانده، 720، ولی با افزایش وصفهای دارو شناختی موجود در ترجمه فارسی ابو بکر بن علی کاسانی در نیمه اول قرن هشتم، رویهمرفته 870)، علاوه بر نامهای سنتی یونانی، سریانی، فارسی و جز اینها، مترادفهایی به زبانهای هندی(مثلا، سندی)و، چیزی که از لحاظ لغوی برای ما مهمتر است، به زبانهای ایرانی(مثلا، خوارزمی، بلخی، بخاری، سیستانی)ذکر کرده است.
2. مخزن الادویه عقیلی خراسانی 1 پس از این مقدمه، به موضوع اصلی این گفتار میرسیم، یعنی مترادفهای دارو شناختی اروپایی در مخزن الادویة، دانشنامه(دایرةالمعارف) داروشناسی وسیعی که محمد حسین بن محمد هادی(موصوف به «عقیلی»، «علوی»، «خراسانی»و یا«شیرازی»)، پزشک و داروشناسی خراسانی الاصل که فنون پزشکی را در هند فراگرفته بود در 1185 به فارسی در هند تألیف کرده است."