چکیده:
سیر تاریخی »آیات الاحکام« در عصر صحابه مورد بررسی قرار گرفته است. پس از رحلت پیامبر(ص)،حفظ و حراست قرآن از هر گونه تحریف و تبیین و تفسیر آیات قرآن از مهمترین مسوولیّتهای صحابه در ارتباط با قرآن، تلقّی میشد.آیات الاحکام نیز به عنوان بخشی از آیات مورد توجه صحابه قرار داشت.شماری از صحابه با دانشهای قرآنی و تفسیر قرآن آشنا بودند و علی(ع) به عنوان سرآمد این افراد شناخته میشد. آن حضرت با استناد به آیات الاحکام از کجروی برخی از صحابه جلوگیری میکرد. صحابه نیز درباره آیات الاحکام سخن گفتهاند. آنها گاه واژه یا واژگانی از آیه را معنا کردهاند و گاه عبارتی را شرح کرده، و یا مصداقی برای احکام و قواعد کلی قرآن آوردهاند. افزون بر موارد یاد شده صحابه در مواردی چند برای بیان احکام فقهی از آیات قرآن بهره جستهاند. صحابه در استنباط از قرآن از دلالت ظواهر آیات مانند دلالت لفظ امر بر وجوب و گاه با استفاده از عواملی چون تفسیر قرآن به قرآن یا تفسیر قرآن با سنت و همچنین با استفاده از لغت و نیز قواعد کلی قرآن مانند قاعده »نفی عسر«، بهره جسته و احکام فقهی تازهای را از قرآن استخراج کردهاند. مواردی از تفاوت فتوا مانند عده طلاق، ایلاء، سهم مادر از ارث و ... در میان صحابه دیده میشود. اختلاف در معنای لغوی واژه قرآنی، اختلاف در کاربرد عرفی واژه قرآنی، احتمالات موجود در آیه، اختلاف در درستی و یا نادرستی روایت مربوط به آیه و نیز تفاوت آگاهی، دانش و تواناییهای دیگر صحابه در این اختلافنظرها بیتاثیر نبوده است.
هر چند اهل سنت سخنان صحابه را در حکم حدیث مرفوع میدانند اما این ادعا، دستکم در مواردی که صحابه درباره یک موضوع، دو حکم متفاوت از قرآن استخراج کردهاند، پذیرفتنی نیست.
خلاصه ماشینی:
صحابه پیامبر(ص) دراین که اصطلاحا به چه کسانی صحابه گفته می شود، دیدگاهها متفاوت است ، اما خوشبختانه تفاوت دیدگاهها درتعریف صحابه، به موضوع بحث این نوشته زیانی نمی رساند، زیرا آنچه از صحابه درباره آیات الاحکام برجای مانده است، مربوط به آن دسته از صحابه است که درتاریخ به عنوان (مفسر قرآن) شهرت یافته اند و درصحابی بودن آنان تردیدی نیست.
اگر به تفاسیری چون جامع البیان طبری، الدرالمنثور سیوطی، تفسیر ابن کثیر، تفسیر منسوب به ابن عباس و دیگر تفاسیر نقلی و روایی، که گفته های صحابه را گردآورده اند، مراجعه کنیم، می بینیم که بیشتر گفته های صحابه، در ذیل (آیات الاحکام) از سه گونه بیرون نیست، زیرا گوینده یا معنای واژه ای از واژه های آیه را بیان کرده است، یا به شرح ساده و ابتدایی عبارتی از عبارات پرداخته است ویا مصداقی را برای احکام و قواعد کلی قرآن مشخص کرده است.
استدلال صحابه به آیات الاحکام بخش دیگری ازآنچه درباره آیات فقهی قرآن از صحابه نقل شده است، مطالبی است که فراتر از شرح و توضیح ساده و ابتدایی آیه است و می توان گفت: در این گونه موارد صحابه به آیه قرآن استدلال کرده و بدین وسیله حکمی از احکام فقهی را از قرآن استنباط کرده اند.
استفاده حکم فقهی از قراین موجود درآیه ابن منذر و ابن ابی حاتم نقل کرده اند که ابن عباس این آیه را تلاوت کرد: (قل لااجد فی ما اوحی الی محرما علی طاعم یطعمه…) انعام/ 145 بگو: در آنچه بر من وحی شده، هیچ غذای حرامی نمی یابم… آن گاه گفت: (خداوند از اجزای میته آنچه را که قابل خوردن است، حرام کرده اما پوست، دندان، استخوان، مو و پشم میته حلال است.