چکیده:
از آن جایی که آموزش کتابشناختی به بسیاری از کسانی که از کتابخانه استفاده میکنند،ارائه میشود میتوان انتظار داشت که تعداد کسانی که از دانش بیشتری برخوردارند و دیدی مثبت نسبت به محیط اطلاعاتی دارند،افزایش یابد.چه کسانی از آموزش کتابشناختی بهره میبرند و چه میآموزند؟به چه کسانی این خدمات ارائه نمیشود و پیامدهای این کوتاهی و قصور چیست؟آیا میتوانیم چیزی به نام«ارزشمندی کتابخانه»را تعریف کنیم و آیا باید آن را پیش از هر آموزش دیگری به مراجعان تعلیم داد؟
خلاصه ماشینی:
"اینکه کتابداران چگونه گروهها را تعریف کنند-بطور کلی یا اختصاصی-و اینکه تعبیر و تفسیر آنها در مورد مسئولیت کتابخانه نسبت به هر گروه چگونه باشد به یقین مشخصکنندهء این است که به چه کسی باید آموزش کتابشناختی داد، اگر قرار باشد کسی آموزش ببیند،شکل و نوع آموزش و نوع اطلاعاتی که باید در دورههای آموزشی در اختیار قرار گیرد،چه خواهد بود.
مهارتهای کتابداری دورهء آموزشی مهارتهای کتابداری به طور سنتی روی تجسسهای کتابشناختی و نظامهای بازیابی اطلاعات،شرح مرکز تشکیلاتی که زمینهء کلیهء عملیات و کارکردهای کتابخانه است،متمرکز میشود،مهارتهای کتابداری شامل تجسس درست و مؤثر در برگهدان و یافتن مدخلها، آشنایی با نظام ردهبندیی که مواد کتابخانهای بر اساس آن در قفسه جایگزین شدهاند و استفاده از نمایهها جهت پیدا کردن اطلاعات مندرج در نشریات ادواری یا انواع دیگر اسناد و مدارک است.
درک چگونگی کار نظامها و کارکرد بالقوهء آنها در فرد قدرتی برای کنترل بیشتر روی عمل متقابل با آنها،دقت و درستی بیشتر و استفادهء مؤثرتر از این نظامها ایجاد میکند-چیزی همانند فوایدی که از دانستن ماهیت فیزیکی الکتریسته حتی عاید دانشجویانی که نه فیزیکدان و نه مهندس برق خواهند شد،میگردد اگر دانشجویان تصور کنند که نمایههای نشریات ادواری خودبخود روی قفسههای کتابخانه جا گرفتهاند،بهمان اندازه غیر آموزنده و ناآگاهانه است که تصور کند که قوطیهای کنسرو سبزیجات روی قفسههای سوپرمارکتها سبز شدهاند.
تنها افرادی که جذب برنامهء آموزش کتابشناختی شده و برای این کار نیازی به انگیزهء دیگری جز بالا بردن سطح آگاهیشان ندارند،بزرگسالانی هستند که از کتابخانههای عمومی استفاده میکنند،یعنی کسانی که دلایل شخصی مختلفی برای بهتر شناختن نظامهای اطلاعاتی دارند."