چکیده:
مصاحبهء مرجع از دیر باز در حرفهء کتابداری به مشابهء فرایندی ارتباطی شناخته شده است.کتابداران مرجع باید بتوانند برای ارائهء خدمت کیفی،با همهء انواع مراجعه کنندگان به طور مؤثری ارتباط برقرار کنند.ارتباط در مصاحبهء مرجع هم کلامی و هم غیر کلامی است،و اگر قرار است مصاحبه مؤثر باشد و مراجعه کنندهء اطلاعاتی را که به دنبال آن است دریافت کند،این دو عامل باید با هم هماهنگ باشند.
خلاصه ماشینی:
"شریدر معتقد است بسیار مهم است که این تجربیات را از پیش ترتیب داد تا این اطمینان حاصل شود که فعالیتهایی که هر دانشجو به عهده میگیرد بر تجربیات خود همان دانشجو بنا نهاده خواهد شد،و اینکه کتابدار سرپرست آماده است متعهد شود که وقت کافی برای انجام وظیفه به عنوان،مربی،مشاور،و راهنما در طی تمام دورهء کارورزی اختصاص میدهد.
یک ارزش درک شدهء دیگر،آن طور که از گزارشهایی که دانشجویان دربارهء تجربیات خود ارائه دادهاند،مشهود است،درک این مطلب است که همه شکلهای خدمت مرجع در واقع موقعیتهایی آموزشای هستند که ضمن آن به مراجعه کننده نه تنها نشان داده میشود که چگونه از منابع استفاده کند،بلکه چگونه خودش آنها را پیدا کند.
با فرض اهمیت کارورزی یا برنامهء تجربهء میدانی برای فرایند آموزش/یادگیری با توجه به روشهای مصاحبهء مرجع،چگونه چنین برنامهای به بهترین وجه در چارچوب برنامه درسی مدرسهء کتابداری میتواند سازماندهی شود؟در زیر طرحی ارائه میشود که نشان میدهد چنین برنامهای چگونه ممکن است به نظر آید.
دانشجو باید این فرصت را داشته باشد در ساعات شلوغ به همان اندازهء ساعاتی که کمتر شلوغ هستند،در پشت میز مرجع باشد،با کودکان و همچنین بزرگسالان کار کند،آموزش کتابداری بدهد،در برنامههای ترویجی شرکت کند،و در صورت امکان،با یک نمونهگیری نسبتا انتخابی مراجعه کنندگانی که از آن کتابخانه خاص استفاده میکنند،روبرو شود.
ده ساعتی که برای کار میدانی در برنامهء دانشگاه آلبرتا زمان بندی شده است،احتمالا حداقل مقدار زمانی مورد نیاز را نشان میدهد،هیأت علمی مدرسهء کتابداری،دانشجویان،و کتابداران سرپرست به یکسان احساس کردهاند که این دوره زمانی بیاندازه کوتاه است که به دانشجو فرصتی برای کسب تجربهء مرجع مؤثر بدهد،یا اینکه به دانشجو اجازه دهد تمام مهارتهایی را که به او آموزش داده شده تمرین کند."