خلاصه ماشینی:
(ترجمۀ قرآن ری ص /367شعراء149/) ؟در بخش پینوشتها(ص 383)،پنج شاهد دیگر برای استادشدن از بخشی از تفسیری کهن به پارسی،مقدمة الادب،و مطلعمقاصد اللغه نقل شده است.
در شاهد بالا،از تکملة الاصناف،چنانکهملاحظه میشود،اسکو به صورت مشکول ضبط و نقل شده ومعلوم نیست چرا مؤلف،در مدخل،تلفظ ]ukse[ را به جای ]wakse[ اختیار کرده است.
وارغ/واراغ به معنی«ریسمان»است و مؤلف نیز مادههای لغوی واراغ و وارغ را به معنای«ریسمان و رسن»با چند شاهد از تکملة الاصناف و متون دیگردر ذیل ثبت کرده است.
(ترجۀ تفسیر طبری ص 148 ح/رعد36/) ؟مؤلف صورتهای دیگر بستاده یعنی بستاوه و پاوه را درمدخلهای بستاوه شدن و بستاوه رونده و پساوه شدن(با یک شاهداز ترجمۀ تفسیر طبری)آورده و،در بخش پینوشتها(ص 408)،پنج شاهد دیگر برای بستاوه شدن نقل و ذیل مدخل بستاوه شدنریشهشناسی آن را چنین ذکر کرده است: «پارتی میانۀ مانوی- w'tsyb' «انکار کردن»،>apa+ ریشۀ vats انکار کردن )77.
(تکملة الاصناف ص304) ؟تلفظ این کلمه در لغتنامۀ دهخدا پاخسه آمده است.
؟مؤلف صفت فاعلی پیوندنده و مصدر پیوندیدن را،که درلغتنامۀ دهخدا ثبت نشدهاند،در ذیل آورده اما صفت مفعولیپیوندیده را که در برخی از متون کهن به کار رفتته و در لغتنامۀدهخدا نیز ضبط نشده،نیاورده است.
(ترجمۀ تفسیر طبری ص 1257) ؟در پینوشتها(ص 432)،دو شاهد دیگر از کشف الاسراربرای ترده آمده است.
با دیدن این بیت از عنصری و شاهد مقدمة الادب کهذکر شد،چنین به نظر میرسد که واژۀ«تولی»در بیتعنصری نیز باید به معنی نوعی چوب باشد که برایساختن تیر از آن استفاده میشده است و بتدریج مجازابه معنای تیر استفاده شده است،همانند واژۀ«خدنگ».