چکیده:
هدف نوشتار آن است که روشن سازد با توجه به ساختار دو بعدی شادکامی (نشاط ـ رضامندی)، تئوری شادکامی از نظر اسلام کدام است و چه چیزی میتواند تحقق شادکامی را تبیین کند. این پژوهش، یک بررسی کتابخانهای است. بدین منظور، آن بخش از منابع اسلامی (قرآن و حدیث) که مربوط به این مسئله میباشد، مشخص و با استفاده از روش تحلیل محتوا (متن) مطالعه شدهاند. نتایج نشان میدهد که تئوری شادکامی در اسلام، بر «توحید» مبتنی است که به معنای «واقعیتشناسی توحیدی» و «هماهنگسازی با واقعیتهای توحیدی» مربوط به شادکامی میباشد. بر اساس این تئوری، شادکامی بر واقعیتهایی مبتنی است که توسط خداوند متعال تقدیر شده و دستیابی به آن نیز راه خاصی دارد که باز توسط خداوند متعال تنظیم شده است. شناخت این واقعیتها و پذیرش آنها، از سویی موجب «رضامندی» از تقدیرهای خداوند متعال میشود، چون آنها را مبتنی بر «خیر» میبیند. همچنین موجب «نشاط» میشود، چون لذتهای مورد نیاز را بر اساس الگوی الهی آن تأمین میکند.
The present paper tries to explain what، according to Islam، the theory of happiness is if we take into account the two-dimensional structure of happiness (i.e. joy and satisfaction) and what things can demonstrate the realization of happiness. The method used in this research is a library survey and relevant Islamic sources such as the Holy Quran and traditions the Infallibles have been identified and studied on the basis of content analysis. The findings show that the theory of happiness in Islam is based on"monotheism"، that is، on "monotheistic study of reality" and "conformity with monotheistic facts" related to happiness. According to this theory، happiness is based on the realities ordained by The Most High God and there is a certain way prescribed by The Most High God to achieve it. Knowing these realities and accepting them contribute to people’s "satisfaction" with what The Most High God has ordained because of their belief in the "good nature of such realities"، and they bring "joy" to them because the joys which people need are satisfied through divine degree.
خلاصه ماشینی:
"این نیز از طریق شناخت واقعیتهای توحیدی حاکم بر بعد تشریع شادکامی و هماهنگ ساختن خود با آنها میسر است، و مراد از ایمان در ابن بحث، همین است.
حال، سؤال این است که این امر چگونه تحقق مییابد و چه الگویی از ایمان و خداباوری، موجب شادکامی میشود؟ توضیح اینکه خداوند متعال، ابعاد وجودی متعددی دارد که باور به هر کدام از آنها نتیجه خاص خود را دارد و از این رو هر کدام باید در جایگاه خود قرار گیرند.
در تحلیل این امر باید گفت که بر اساس مبانی توحیدی، توحید و خداباوری به چند شکل در تحقق شادکامی اثر میگذارد: 1-2) اعتماد به برنامه خدا در شادکامی خداباوری و ایمان به او اثری کلی و عام دارد و آن اینکه موجب میشود انسان به خداوند به عنوان ارائهکننده برنامه شادکامی، اعتماد کند و هر آنچه او میگوید، عمل نماید.
ایمانی که میخواهد رضامندی را به ارمغان آورد، باید به این واقعیتهای توحیدی باور پیدا کند: الف) تقدیر امور توسط خدا یکی از ابعاد توحید و خداباوری، باور به این مهم است که همه امور توسط خداوند متعال تقدیر میشود.
البته بر این امر، یک سری واقعیتهای توحیدی حاکم است که باید آنها را شناخت و بر اساس آنها عمل کرد: الف) دو بعدی بودن انسان و لذتهای او بر اساس تدبیر و تقدیر خداوند متعال، لذت انواعی دارد که عبارتاند از: لذت مادی و لذت معنوی."