چکیده:
نظام اقتصادی اسلام» مجموعهای از الگوهای رفتاری و روابط اقتصادی در حوزههای تولید» و
مصرف اس ت که ا زکتاب و سنت پیامب راکرم ص و امامان معصوم: و عقّل استباط میشود. الگوهای
پی شگفته چگونگی پیوند ش رک تک دگان در نظام اقتصادی به یکدیگ رو ماب ع اقتصادی را تبی نکرده» و
براساس مبامی بیتشی و در چارچوب اخلای و حقرق اقتصادی اسلام در جهت هدفهای اتصادی اسلام
سامان یافتهاند.
مقاله پیشرو در صدد معرفی روشی برا یکشف نظام اقتصادی اسلا م است و به این تقیجه میرسد که
د رکشف نظام اقتصادی اسلام بهعنوان نظام اقتصادی مطلوب از منابعاسلامی» نمیتوان به روش اجنهاد
جز ءهگرایانه مرسوم بسنده کرد بلکه افزون ب رآن لازم است ا زاجتهاد سیستمی و روشهای مطالعه نظام
اقتصادی در اقتصاد کلان بهره برد و باگسترش قلمر و اجتهاد از احکام فرعی فقهی به هدفهاء مبائی»
روابط و ترکیب آگاهانه آن با روشهای مطالعه نظام اقتصادی در اقتصا دکلان» نظام اتصادی اسلام را
بهعنوان کل منسجم درک کرد.
Islamic Economic System is a collection of behavioral patterns and economic relations that exist in production، distribution and consumption sectors; inferred from [teachings of] the Holy Book (the Quran)، traditions of the Holy Prophet (PBUH) and the Infallible Imams (AS) and rational arguments. The aforementioned patterns explain how the economic participators in the system are linked with each other and with the economic resources. They have been developed based on insight-based fundamentals and within Islamic economic ethical and legal frameworks، aiming to achieve [particular] economic goals of Islam.
The current article aims to introduce a method of discovering the Islamic economic system and concludes that، in this venture i.e. inference of an Islamic economic system from Islamic sources، in the form of a desirable system of economy، one cannot confine to the prevalent component-oriented Ijtihad [the process of deducing religious laws from their sources]. Rather، in addition to that، it is necessary to use a systematic Ijtehad and benefit from the methods of studying economic systems in macro-economics، and perceive the Islamic economic system as a coherent whole، by expanding the realm of Ijtehad from subsidiary jurisprudential rules towards their goals، basis، relations and their insightful combination with the methods of studying the conomic systems in macroeconomics.
خلاصه ماشینی:
مهمترین اتحاد در اقتصاد کلان که چارچوب و استخوانبندی کلان نظام اقتصاد سرمایهداریرا نشان میدهد،اتحاد تولید ناخالص ملی است(برانسون،1373،ج 1،ص 37): (به تصویر صفحه مراجعه شود) این اتحاد،بیان میکند که محصولات کل تولید شده در نظام اقتصادی،به طور مثالامریکا،به وسله خانوارهای امریکایی(جهت مصرف) (bC) یا به وسیله سرمایهگذارانامریکایی (bI) یا به وسیله دولت امریکا (dG) یا به وسیله خارجیان خریداری میشود (X) گرچه اتحاد(مخارج کل-درآمد کل یا محصول کل)در هر نظام اقتصادی صادق و اتحادعقلی است،اقلام مخارج و تعریفی که از هریک میشود،به اختلاف نظامها متفاوت است؛به طور مثال،آیا دولت،افزون بر مخارج مصرفی،مخارج سرمایهگذاری نیز دارد؟دراین صورت آیا مخارج سرمایهگذاری در dG میآید یا در dI?
روابط تعریفی،کرداری و نهادی،بر اساس نوع روابط،متغیرها و قوانین وضع شده در یک نظام،نوشته،و روابط فنی نیز با یکفرض ساخته میشوند؛برای مثال،فرض میشود که تابع تولید،از نوع تابع کاپ-داگلاسباشد؛بنابراین میتوان درباره روابط فنی،فرضهای گوناگونی کرد و الگوی ریاضی را هرباربا فرضی ساخت و نتیجهها را تحلیل کرد؛البته اگر این الگو به منظور تحلیل رفتارها در یکنظام اثباتی به کار رود،باید در مرحله بعد به روش تجربی،آزموده شود؛اما اگر قصد ماتحلیل رفتارها در نظام دستوری باشد،آزمون تجربی مفهوم خود را از دست میدهد.
بر اساس این تعریف از الگو،استخراج مؤلفههای پنجگانۀ پیش گفته درباره هریک ازعقدهای معاملی،در حقیقت به منزلۀ کشف الگوهای رابطۀ اقتصادی بین افراد از دیدگاه اسلاماست؛سپس میتوانیم به تقسیم و دستهبندی الگوهای به دست آمده بر اساس نوع رابطه،انگیزه،طرفین یا موضوع رابطه بپردازیم و با نگرش سیستمی به الگوهای پیش گفته،چگونگی ربط بینآنها را درک کنیم و جایگاه هریک از آنها را در ساختار کظان نظام اقتصادی اسلام مشخصکنیم.
4. کشف نظامهای پیرامونی الگوی رفتارها و روابط اقتصادی مبتنی بر نظام بینشها و سنتهای الهی است و در چارچوبنظام حقوقی و اخلاقی اسلام شکل میگیرد؛بنابراین برای درک کامل این الگوها لازم است اینچهار نظام را کشف کنیم.