خلاصه ماشینی:
"همانگونه که فوکو در برابراخلاق وظیفهگرای کانتی،انسان خلاق بودلری-نیچهای را مطرحمیکند،واسازی نیز با گونهای آریگویی به زندگی با خلاقیت و عملهمراه است الکس کالینیکوس،منتقد مارکسیست،در نوشتۀ کوتاهیدربارۀ میراث دریدا اعتراف کرده که در کتاب«علیه پسامدرنیسم»بهرغم اشاره به اهمیت نوشتههای دریدا او را آماج انتقادات فراوانی قرارداده و باور کریستوفر نوریس دربارۀ نقد ایدئولوژی از سوی واسازیرا رد کرده،درحالیکه اکنون روشن است که آن رد و انکار نادرستبوده و دریدا بهراستی ابزاری برای نقد سلطه فراهم کرده است.
هرچند واژههای پستمدرن و پستمدرنیسمچند دهه پیش از لیوتار در عرصههای گوناگون علوم،به ویژه در حوزۀ هنر و معماری،به کار گرفته شده بود،لیوتار این واژهها را در حکم نمودی از نظریۀ اجتماعیو فرهنگی فراگیری در این کتاب مطرح کرد.
لیوتار در کتاب«وضعیت پستمدرن»،مفاهیممدرن و پستمدرن را چنین توصیف کرده است:منواژۀ مدرن را در ارجاع به هر نظریهای به کار میگیرمکه برای مشروعیت بخشیدن به خود به گونهای روایتبزرگ،مانند دیالکتیک روح یا علم تفسیر یا رهایی انسانمعقول یا انسان زحمتکش،نیاز دارد."