چکیده:
آرمان برابری، مانند آزادی، از قدیمترین آرمانهای بشری است که پیامبران، آزادگان،
روشنفکران و همه مردم محروم و زجرکشیده، در طول قرون بر آن تأکید داشتهاند. ساختار
اجتماعی جوامع، اعم از توسعهیافته و کمتر توسعهیافته، بهگونهای است که
نابرابری میآفریند؛ بنابراین، هدف دولتها باید کوشش برای برابری باشد؛ اما
واقعیتهای موجود نشان میدهند که اوضاع نابرابری در کشورهای کمتر توسعهیافته
نابسامانتر است. فقر، تبعیض، فساد مالی و نابرابریهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و
اقتصادی در بیشتر کشورهای کمتر توسعهیافته، امید به زندگی آبرومندانه را برای
عموم مردم بهویژه قشر تحصیلکرده کاهش داده و پدیده فرار مغزها و مهاجرت به کشورهای
پیشرفته را سبب شده است.
پرسش اصلی این مقاله آن است که چرا کشورهای توسعهیافته در قیاس با کشورهای کمتر
توسعهیافته، توزیع درآمد بهتری دارند. چه تفاوت یا تفاوتهایی بین این دو گروه از
کشورها وجود دارد که سبب بدتر شدن توزیع در کشورهای کمتر توسعهیافته میشود؟
پاسخ اجمالی به پرسش پیشین این است که کشورهای توسعهیافته، از لحاظ ساختار قشربندی
با کشورهای کمتر توسعهیافته تفاوت دارند و این تفاوت، از مسائل ذیل سرچشمه
میگیرد:
1. میزان رشد اقتصادی یا سطح درآمد؛
2. میزان صنعتی شدن؛
3. میزان تحرک اجتماعی؛
4. میزان مشارکت.
خلاصه ماشینی:
نظامهای سرمایهداری با در اختیار داشتن نهاد «مالکیت خصوصی» که شامل مالکیت بر سرمایههای فیزیکی و پولی، و نهاد «کار دستمزدی بدون مالکیت» است، نظام تولیدی مبتنی بر تکنولوژی تراوشی را طراحی کردهاند که سلطه سرمایه بر کار را پدید آورده است و این عامل اصلی نظام طبقاتی نابرابر است و به رغم رشد اقتصادی دویست ساله کشورهای توسعه یافته غربی، فقر و نابرابری در این جوامع همچنان وجود دارد.
تفاوت ساختار قشربندی طبقاتی در جوامع توسعه یافته و کمتر توسعه یافته «قشربندی طبقاتی» اصطلاح عامی است و برای وصف جامعهای به کار میرود که اولا درآمد، قدرت، حیثیت و دیگر منابع ارزشمند را در بین اعضای خود، بهطور نابرابر توزیع میکند، و ثانیا طبقات متمایزی از اعضای خود پدید میآورد که آنها از لحاظ فرهنگی، رفتاری و سازمانی با یکدیگر متفاوتند.
2. میزان افزایش سهم صنعت و کاهش سهم کشاورزی در تولید ملی [میزان صنعتی شدن] یکی از تفاوتهای اساسی توزیع درآمد در کشورهای توسعهیافته و کشورهای کمتر توسعهیافته، در تفاوت ساختار اقتصادی این کشورها است.
میزان مشارکت سیاسی (افزایش مساواتطلبی) یکی از تفاوتهای عمده نظامهای طبقاتی کشورهای توسعه یافته با کشورهایدر حال توسعه این است که کشورهای پیشرفته صنعتی، تضاد طبقاتی بین توانگران و صاحبان ابزار تولید با نیروی کار حقوق بگیر و دستمزد بگیر را نهادینه و قانونمند، و خشونتبار بودن تضاد را کهدر مراحل نخستین رشد اقتصادی سرمایهداری صنعتی ایجاد شده بود مهار و کنترل کردهاند.