خلاصه ماشینی:
"تماشای تلویزیون همیشه تأثیرهای سوء و زیانباریدر زندگی تماشاگران آن،به ویژه کودکان داشته استکه از جمله میتوان به گرایش آنها به خشونت و یادگیریرفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه و تقلید از اینرفتارها،ایجاد فاصله و اختلال بین آنچه کودک در محیطآموزشی(مدرسه)و خانواده به منزلۀ ارزش و هنجارمیآموزد و جامعهپذیری میشود با آنچه در بسیاری ازبرنامههای تلویزیونی میبیند(البته این مورد گاهی اتفاقمیافتد)و دهها و شاید صدها مورد دیگر اشاره کرد کهاز نتیجۀ تحقیقات و مشاهدات سالیان بسیار پژوهشگرانو تلاشگران عرصۀ ارتباطات و فناوریهای اطلاعات،روانشناسان اجتماعی و...
مهم این است که تلویزیون پیامهای و اطلاعات خود رادر شکل و ساختاری پخش میکند که برای همه کس ودر همه حال فهم شدنی است و این به معنای آن استکه تقسیمبندیها و ملاکهایی برای جدا کردن کودک ازبزرگسال وجود ندارد.
البته یکی از پژوهشگرانی که دربارۀ تأثیر تلویزیون برکودکان تحقیقات گستردهای انجام داده معتقد استتلویزیون از اینرو کودکان را به خود جذب میکند که بهآنها امکان میدهد حقایق را کشف کنند،جهان و مردم آنرا بیشتر بشناسند و از واقعیتهای روزمره و یکنواخت فراترروند و به دنیای خیال و رویا قدم بگذارند.
چه باید کرد؟ حال که کودک،بزرگسال آینده،این گونه با هجومبرنامههای تلویزیون و دنیایی که میسازد،روبهرو شدهاست و روز به روز نیز بروابستگیاش به این جعبۀ جادوییهزار رنگ بیشتر میشود،چه باید کرد؟ پیشرفتهای سریع در حوزۀ ارتباطات و وسایل ارتباطجمعی و از جمله تلفیق دو رسانۀ تلویزیون و رایانه به کاهشو حتی ناممکن شدن کنترل تماشای برنامههای تلویزیوناز سوی مصرفکنندۀ آن منجر شده است."