خلاصه ماشینی:
"برای روشن ساختن این مهم در صدد پاسخگویی به این پرسش تحقیق هستیم:ساختارهای سیاسی و اقتصادی نفتی ایران و عربستان چه چالشها و مشکلاتی را در تعامل مثبت با فرایند جهانی شدن اقتصاد برای این کشورها ایجاد میکند؟آیا این چالشها و استفاده نکردن از فرصتهای جهانی شدن اقتصاد،تنها به ساختار اقتصاد سیاسی نفتی این دو کشور وابسته است؟در پاسخ به این سوال،در صدد آزمون فرضیه تحقیق هستیم که:اقتصاد سیاسی نفت در این دو کشور باعث شده که حجم و دخالت دولت در اقتصاد زیاد شود و این دو کشور در جهت خصوصیسازی اقتصادی و رقابتپذیری بازار داخلی ضعیف عمل کنند و به منظور بهرهبرداری از اقتصاد جهانی،نتوانند بستری مناسب برای تعامل مثبت با اقتصاد جهانی مهیا کنند.
یعنی،در اقتصاد جهانی امروزی دولتها،از طرفی،با فشار فزاینده داخلی،به منظور دستیابی به توسعه و رفاه شهروندان و آزادی آنان روبهرو است و از طرف دیگر،برای دستیابی به این مهم باید از اختیازات خود،چه در آزاد کردن فعالیتهای بخش خصوصی(داخلی و خارجی)بکاهند و چه در باز نگه داشتن مرزها برای صادرات و واردات و عبور فعالان اقتصادی بکوشند که این مسئولیت؛دولتها را برای تصمیمگیری هر چه سریعتر جهت انتفاع از اقتصاد جهانی و همچنین کنترل مؤثر،با برداشتن محدودیتهای غیر ضروری افزایش میدهد.
این کشورها،برای تامل مثبت با فرایند جهانی شدن،نیازمند اصلاحاتی هستند که بخش خصوصی را در این کشورها قوی و فعالیتش را تسهیل کند،که لازمه این مهم،آزادسازی اقتصادی و ایجاد بستر مناسب برای رقابت نهادها و حضور بخشهای غیر دولتی وب الا بردن ثبات اقتصادی،به منظور جذب سرمایههای داخلی و خارجی در کشوراست."