چکیده:
مقاله حاضر تلاش میکند تا با بررسی تفاوت پایگاه اجتماعی رهبر انقلاب اسلامی ایران از منظر مبانی اندیشه سیاسی به بررسی وجوه تمایز رهبری مذهبی در انقلاب اسلامی با جنبش بیداری اسلامی در مصر بپردازد. نگارنده بر این باور است که تفاوت در مبانی اعتقادی مذهبی، نقشآفرینی متفاوتی را برای رهبری در انقلاب اسلامی بهوجود آورده است؛ در حالیکه در انقلاب اسلامی رهبری بهعنوان نظریهپرداز انقلاب، آن را هدایت میکرد، در جنبش بیداری اسلامی مصر، رهبری مذهبی پس از رویداد جنبش وارد صحنه شد و همین مسئله، مهمترین عامل کندی در روند پیروزی انقلاب در مصر و تبدیل آن از جنبش به انقلاب است.
The current article tries to study the distinctive aspects of
religious leadership in Islamic revolution of Iran and
Egyptian Islamic awakening through the study of the
different social support of Islamic revolution of Iran’s
leader based on foundations of Islamic political thought.
The author believes that the difference in the bases of
religious beliefs has created different roles for the
leadership in Islamic revolution of Iran. While during the
Islamic revolution of Iran the leader guided the revolution
as its ideologue, in Islamic awakening of Egypt, religious
leadership entered the arena subsequent to the actual
uprising which is the prime reason to slow down its victory
process and turning the uprising into a revolution
خلاصه ماشینی:
از جمله این وجوه تمایز، تفاوت جایگاه و پایگاه اجتماعی مرجعیت در جامعه شیعه و همچنین نوع مدیریت رهبری در انقلاب اسلامی با دیگر انقلابهایاخیر است که مقاله حاضر آن رابررسی میکند.
در بحث از وجوه تمایز میان این دو، به موضوع مهمی اشاره میشود و آن عبارت است از وجود مرجعیت شیعه در رهبری انقلاب اسلامی ایران با پایگاه اجتماعی منحصربهفرد.
در نگرش شیعه نیز مرجع، نائب عام امام معصوم× بهشمار میآید و پیروی از او واجبی دینی است؛ اما استدلال امام خمینی+ درخصوص جایگاه مرجعیت و فقاهت در امر حکومت و ولایت، از موضوعات مهم و درخور توجه در بحث رهبری انقلاب اسلامی است.
آنچه در این تحول انقلابی،بیش از هر موضوع دیگری توجه صاحبنظران را جلب کرده، جایگاه و پایگاه اجتماعی رهبر انقلاب اسلامی بهعنوان مرجع شیعه است.
برایناساس، رهبری انقلاب اسلامی ایران از دو جنبه مورد بحث است: یکی از منظر جایگاه اعتقادی ایشان بهعنوان مرجع تقلید است که تبعیت از مرجع، تکلیفی دینی برای پیروان این مکتب بهشمار میرود.
بنابراین، رهبری انقلاب اسلامی ایران با موضوعی اعتقادی ترکیب شده و بهعلاوه همانطور که اشاره گردید، نگاه شیعیان به حاکمیت سیاسی نیز برگرفته از همین مبانی اعتقادی است و بخشی از اصول دین به حساب میآید که این مبحث به اهمیت موضوع میافزاید.
نتیجه در این مقاله، نقش و جایگاه رهبری در وقوع انقلاب اسلامی ایران و جنبش بیداری اسلامی مصر، با توجه به مبانی اعتقادی و اندیشههایسیاسی در اسلام بررسی شد.