چکیده:
سید موسی مبرقع، دومین فرزند امام جواد(، در زمرۀ امامزادگانی است که از کوفه به قم آمد. ایشان از مادری به نام «سمانه مغربیه» است و در سال 214 ق در روستای «صریا» از توابع مدینۀ النبی( دیده به جهان گشود و در بیت امامت به شکوفایی رسید. در سال 220 ق که امام نهم به بغداد فراخوانده شد و سپس توسط همسر اولش، امالفضل شهید گردید، موسی مبرقع شش ساله بود که بعد از شهادت پدر، تحت نظارت برادرش امام هادی% به رشد فکری و معنوی رسید، و خالصانه مطیع برادرش گردید و علما و سؤالکنندگان را به ایشان ارجاع میداد. علما و محدثان شیعه، وثاقت، دیانت و انصاف موسی مبرقع را مورد تأیید قرار دادهاند و شیخ کلینی، شیخ طوسی و شیخ مفید( از او روایاتی نقل نمودهاند. موسی مبرقع در سال 256 ق به قم آمد و مورد توجه اصحاب ائمه، رؤسای شیعه و اقشار گوناگون قرار گرفت. او در سال 296ق، رحلت نمود و در خانهاش دفن گردید.آرامگاه او و عدهای از افراد خاندانش در مجموعۀ «چهل اختران» قم میباشد.
خلاصه ماشینی:
"گاهی عدهای از تشنگان علوم و معارف دینی، مسائل خود را از او میپرسیدند؛ ولی موسی مبرقع به دلیل منزلت فوقالعادهای که برای برادر خود امام هادی% قائل بود، تلاش داشت در مسائل اساسی و زیر بنایی، مردم را به آن بزرگوار ارجاع دهد و خود نیز در پاسخ به برخی امور و احکام شرعی با برادر مشورت میکرد و از دیدگاهها و نظرات آن اصول کافی، شیخ کلینی، ج3، صص459-460؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج50، صص147-146.
موسی بدون درنگ، عازم شهر کاشان گردید و در این شهر «احمدبن عبدالعزیز بن دلف عجلی» که از نفوذ اجتماعی فوقالعادهای برخوردار بود و با تشکیلات اداری نیز ارتباط داشت و از شیعیان و علاقهمندان خاندان پیامبر- به شمار میرفت، موسی مبرقع را مورد اکرام و تجلیل قرار داد و خلعتهای فراوان و چندین مرکب به او بخشید، و هر سال هزار مثقال طلا به او میداد تا در اموری که خود میداند مصرف کند، همچنین اسب زین کردهای به عنوان مقدری سالانه برایش تعیین کرد و به او تسلیم نمود.
1 در منابع تاریخی آمده است که چون عربهای ساکن قم به ابی جعفر موسی مبرقع پیغام دادند که باید از قم بیرون بروی، او نقاب از صورت افکند و خود را معرفی کرد، بزرگان قم، فرزند امام جواد% را شناختند و منزل، سهام و اموال قابل توجهی به وی دادند؛ اما موسی مبرقع قصد کاشان کرد و نزد «عبدالعزیز بن دلف عجلی» رفت و مورد احترام این فرد در کاشان قرار گرفت و از خلعتها و هدایای فراوان و قابل توجه او برخوردار گردید، سپس به قم بازگشت."