چکیده:
سود به عنوان مهمترین محصول سیستم اطلاعاتی حسابداری باید از کیفیت قابل قبولی برخوردار باشد. کیفیت سود مفهومی وسیع و با ابعاد مختلف است. در ادبیات حسابداری عدم دستکاری سود (فقدان مدیریت سود) و تاثیر پذیری بهنگام از اخبار بد (محافظه کاری مشروط) از جنبه های کیفیت بالای سود محسوب می شود. به همین علت، از طریق بررسی وضعیت مدیریت سود در شرکت های درمانده مالی و وضعیت محافظه کاری مشروط آنان، کیفیت سود شرکتهای مذکور بررسی و تحلیل شد و با همین جنبه های کیفیت سود شرکتهای غیر درمانده (سالم) مقایسه گردید. این پژوهش با استفاده از اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران و در دوره زمانی سالهای 1380 تا 1388 انجام شد. نتایج تحقیق بیانگر این است که شرکتهای درمانده مالی سودهای خود را در سه سال قبل از ورشکستگی به شکل افزایشی مدیریت می کنند. انجام این مدیریت به دو طریق دستکاری اقلام تعهدی و فعالیتهای واقعی آزمون و مشخص شد که شرکتهای درمانده مالی بیشتر از شرکتهای سالم از طریق فعالیتهای واقعی سودهای خود را مدیریت می کنند، درحالی که شرکتهای سالم این کار را بیشتر از طریق اقلام تعهدی انجام میدهند. همچنین، در این پژوهش با استفاده از مدل بال و شیوا کومار وضعیت محافظه کاری مشروط در شرکتهای درمانده و غیر درمانده بررسی و مقایسه شد و مشخص گردید که میزان محافظه کاری مشروط در شرکتهای درمانده بیشتر از شرکتهای غیر درمانده است؛ یعنی سودهای شرکتهای غیر درمانده جسورانه تر از شرکتهای درمانده است و در نتیجه، از این لحاظ کیفیت سود در شرکتهای درمانده بالاتر از شرکتهای غیر درمانده است.
خلاصه ماشینی:
"باتوجه به مطالب گفته شده و همچنین،باتوجهبه اینکه کاهش کیفیت سود موجب برداشتهاینادرست استفادهکنندگان از این مهمترین منبعاطلاعاتی حسابداری میشود و درنهایت،باعثاتخاذ تصمیمات نادرست آنان میگردد،در اینپژوهش سعی شده است که به این موضوع پرداختهشود که آیا شرکتهایی که دچار وخامت مالیهستند،برای مخفی نمودن ضعف عملکردی خوددست به مدیریت سود میزنند و اگر چنین است،آیااستفاده از اشکال مختلف مدیریت(از طریقاقلام تعهدی یا فعالیتهای واقعی)تابع ترجیحاتخاصی است و درنهایت آیا سودهای شرکتهایدرمانده(در مقایسه با شرکتهای غیر درمانده)محافظهکارانه است و اخبار بد به صورت بهنگام درآن منعکس شده است یا خیر؟ &%01102MHPG011G% درواقع،در این تحقیق کیفیت سود شرکتهایدرمانده با شرکتهای سالم مقایسه میشود تا ازطریق این مقایسه اهداف زیر تحقق یابد: 1)کمک به استانداردگذاردن و تدوین کنندگانقواعد حاکمیت شرکتی برای برخورد سختگیرانهتر با رفتار فرصتطلبانه مدیریتی در شرکتهایی کهبه لحاظ مالی مشکل دارند.
ضمنا نتایج مذکور مبین ایناست که شرکتهای ورشکسته با آغاز علائمدرماندگی مالی در وهله اول سعی مینمایند که ازطریق دستکاری اقلام تعهدی سودهای خود را تحتتأثیر قرار دهند و در هنگام نزدیک شدن به زمانورشکستگی که احتمالا فرصتهای دستکاری اقلامتعهدی را از دست دادهاند،بعنوان آخرین چاره بهجسورانهترین نوع دستکاری که همان مدیریتفعالیتهای واقعی است(به دلیل هزینهبر بودن ایننوع دستکاری و تاثیرگذاری آن بر ارزش شرکت)،متوسل میشوند[23]،درحالیکه در موردشرکتهای سالم(غیر ورشکسته)قضیه معکوساست؛یعنی نتایج تحقیقات مبین این است کهبرخلاف شرکتهای ورشکسته مدیران شرکتهایسالم ابتدا سعی میکنند که از طریق فعالیتهایواقعی سود خود را مدیریت نموده،سپس برایرسیدن به آستانههای سود مورد نظرشان به مدیریتتکمیلی سود از طریق اقلام تعهدی رو میآورند[19].
R,llaB-11 smrif etavirp KU ni ytilauq sgninraE ,ssenilemit noitinqocer ssol evitarapmoc: ,scimonocE dna gnitnuoccA fo lanruoJ .
M. P,ylaeH-20 tnemeganam sgninrae eht fo weiver A dradnats rof snoitacilpmi sti dna erutaretil -365:13,snoziroH gnitnuoccA.
S,yruhdwohcyoR-26 fo noitalupinam eht hguorht sgninrae fo morf wolf hsac tceffa taht seitivitca laer dna gnitnuoccA fo lanruoJ."