چکیده:
نظریههای رفتار مصرفکننده به دلیل آنکه با رفتار انسان در جایگاه موجودی صاحب اراده و هدفمند ارتباط
دارند، بر مفروضات ویژهای درباره ماهیت انسان و مبانی تصمیمگیری او مبتنی هستند. این مفروضات اغلب
جنبه ایدئولوژیک داشته، در نظامهای ارزشی متفاوت، دارای گونههای متفاوتی خواهند بود. بحث این مقاله،
بررسی این مفروضات در چارچوب ارزشهای حاکم بر جامعه اسلامی است. ابتدا به ادبیات این موضوع در
اقتصاد سرمایهداری و آرای اندیشهوران مسلمان نگاهی خواهیم افکند؛ و سپس با استفاده از نصوص اسلامی،
مفروضات مربوط به نظریه رفتار مصرفکننده مسلمان را استنباط خواهیم کرد.
fo ruoivaheb eht ot tnaveler gnieb ،seiroeht ruoivaheb remusnoC ehT niatrec no desab era ،rewoplliw htiw erutaerc lufsoprup a sa dniknam sih fo sevitnecni dna gnieb namuh fo erutan eht tuoba snoitpmussa.gnikam-noisiced
eulav eno morf yrav dna snoisnemid cigoloedi sessessop snoitpmussa esehT eseht weiver ot si repap siht fo evitcejbo niam ehT .rehto na ot metsys repap ehT .yiteicos cimalsI gnitanimod seulav fo krowemarf eht ni noitpmussa dna ymonoce tsilatipaC a ni etabed siht no erutaretil eht gninimaxe yb snigeb milsoM fo snoitpmussa eht srefni eh retfaerehT .srekniht milsoM fo sweiv ehtruoivaheb remusnoc
خلاصه ماشینی:
نظریهپرداز اقتصادی برای آنکه بتواند رفتار تخصیص درآمدی فرد را تبیین و تحلیل کند، پیش از هر چیز، نیازمند ترسیم مفهومی از انسان است که اهداف، انگیزهها و روش تعقیب اهداف او را بهصورت قاعده اساسی بیان کند؛ اما از آنجا که بههرحال این مفهوم، مفهومی انتزاعی است، به طبع در انتزاع آن، دیدگاههای ارزشی نقش انکارناپذیری دارند؛ بدینسبب هر مدلی که از انسان اقتصادی طراحی شود، نمونه تجسمیافته عقاید، آرمانها و ارزشهای فرد یا مکتبی است که آن را ارائه کرده؛ به همین جهت، مفهومی از انسان اقتصادی که امروزه در تحلیلهای اقتصاد متعارف بدان استناد میشود، بازتاب ارزشهای لیبرالیسم است؛ چنانکه دایک (اقتصاددان امریکایی) میگوید: در نظریه بازار، بایدها زیر پوشش اصطلاح معروف آن، یعنی انسان اقتصادی عاقل پنهان میشود.
(14) براساس اصول یاد شده، انسان مفروض در نظریههای رفتار مصرفکننده در اقتصاد متعارف، موجودی بریده از خدا و آموزههای آسمانی (دئیسم)، واگذار شده به قوانین، سنتها و نظامهای طبیعی (طبیعتگرایی)، دارای اصالت و مرجع تعیین ارزشها، قوانین و حاکمیت سیاسی (امانیسم)، دارای هویت فردی در ابعاد وجودی، ملکی و اخلاقی (فردگرایی) و تابع لذتها و خوشیهای نفس (فایدهگرایی) است؛ به همین دلیل در این نظریهها از احکام و ارزشهای مبتنی بر وحی، مانند تخصیص درآمد برای رفاه دیگران یا جلب خشنودی خداوند و احکام بازدارندهای چون ممنوعیت اسراف و تبذیر و...