خلاصه ماشینی:
"نواختن در توسط سه شخصیت بزرگسال حاضر در کادر،علاوه براینکه میتواند جنبهی احتیاط آنها را نسبت به عدمپیشبینی اتفاق داخل اتاق نشان دهد،همزمان پیغام تصویری مناسبی را نیز تقدیم مخاطب میکند:توجه به اینکه بزرگسالانپیش از ورود به حریم فرزند خود برای او احترام قایل شده و کسب اجازه کنند،سبب میشود تا پایههای اولیهی اعتماد به نفسدر شخصیت وی بنا شود.
آنسوتر و در دوسوم سمت راست کادر،اتاق پسربچهی کوچکی به نمایش درآمده که اثاثیهی آن متعلق به گروه سنی نوجوان است و این عمل جهت نمایش تغییر مقاطع سنی تینو صورت گرفته(در داستان اشاره شده در زمانی که پدر و مادر به همراهپزشک برای معاینهی تینو میآیند،او فقط سه سال دارد)در داخل اتاق،میز تحریر،چراغ مطالعه،کتاب و قلمدان از این دستهستند.
اکنون این سؤال مطرح میشود: چرا نویسنده برای بیان مکنونات و ذهنیات خود چنین روشی را پیش روی خود قرار دادهو به جای به کار بردن واژگان مستقیمی چون«دروغگویی بد است،راستگویی خوب است»سخنان خود را به دنیای افسانهها برده،خودآگاه و ناخودآگاه مخاطب را با خود درگیر کرده وبه سوی تخیل مخاطب گام برمیدارد؟ با نگاه به تصاویر کتاب،در وهلهی اول احساس گزارشی بودن تصاویر و به نمایشدرآوردن مستقیم کلمات و برخوردی پوستهای با محتوا در بینندهی تصویر تداعی میشوند باوجود اینکه گاهی سعی شده انتظار نداشتهی مخاطب با عناصری چند(که در داستان اشارهایبه آنها نشده)برآورده شود اما واقعیت امر در آنها وجود خلأ بزرگی به نام شگفتی است."