خلاصه ماشینی:
"در مقابل این دیدگاه،جهانبینی علوم جدید را میبینیمکه در یک سیر تاریخی،به تدریج به سوی نفی این اصول وتوجه به این مشیت الهی حرکت کرد و به جایی رسید کهاکنون شاهد آن هستیم یعنی علمی دربارۀ جهان که دیگر(به تصویر صفحه مراجعه شود)خداوند در آن مطرح نیست.
من درجایی توضیح دادهام که در این جهانعلمی جدید با وجود اینکه همۀ دانشهاصرفا بشری است،انسان دیگر حضورکونی ندارد و از آن منفک شده است،یعنی بشر انگاریای که جهان را وصفمیکند و تلقی خاصی از علم را همخلق میکند،خود انسان را به عنوانروح،ذهن و حتی روان از واقعیت جائیکه موضوع علوم طبیعی است حذفکرده است.
برای تکمیل بحث حاضرمیخواهم خواهش کنم شما به اجمال بفرماییدچرا نظریۀ تکامل را علمی نمیدانید،و فراتر ازآن،چرا شما پذیرش آن را از سوی مسلمانان خطری مهلک برای اندیشه،تفکر علمی،جهانبینی دینی و حتی ایمان اسلامی قلمدادمیکنید؟ در عالم مدرن و جهان غرب،هیچ نظریهای تا به ایناندازه موجب حذف و هدم مذهب نبوده و بر سرنوشت دینو فراموشی خصلت معنوی انسان تأثیر نداشته است.
اما در میان مسلمانان،باید اشاره کنمبه نظریۀ تجدید دورهای اسلامی که برخی«هزارهگرایی»واسمهای دیگر برای آن وضع کردهاند؛و طبق آن نظریه درهر سده مجددی در جهان اسلام ظهور کرده و احیای دین ومعارف جامعۀ اسلامی را باعث میشود و اما مهدویت که بانظریۀ تجدید و مجدد یکی نیست به طور کلی از نظر مسلمانانامری مستقیما مربوط به خداوند است و مهدی نیروی برگزیدهالهی است که برای ایجاد یک جامعه مطلوب و رفع مظالمو کمک به ابنای بشر فرستاده میشود."