چکیده:
در مقاله حاضر،
ابتدا تاریخچه پیدایش و توسعه تاریخ روسیه مورد مطالعه قرار میگیرد.تاریخ پیدایش
ادبیات روسیه به اواخر قرن دهم، یعنی به زمان پذیرش مذهب مسیحیت به عنوان مذهب رسمی
و دولتی روسیه بر میگردد.سپس سبکها و آثار اولیه ادبیات روسیه باستان و همچنین
موضوعات آنها بررسی میشوند.به رایج بودن سبکهایی مانند سالنامهنویسی، پند
نامهنویسی، حکایت و سفرنامهنویسی نیز اشاره شده است، همچنین به صورت اجمالی، به
ویژگیهای آثاری مانند داستان سالهای گذشته و کلامی در مورد هنگایگور پرداخته شده
است.
خلاصه ماشینی:
"مدت زیادی بود که هیچ سندی درباره شکلگیری حکومت در روسیه وجود نداشت، تا این که «در سال1892یکی از خاورشناسان به هنگام جستجوی کتابهای قرون وسطی در بخارا 5 ، دستنوشتاری را به زبان فارسی پیدا کرد که حاوی اطلاعات بسیار جالبی در مورد روسیه اوایل قرن نهم میلادی بود»(ریباکوف 1 1991، ص 45).
علت اینکه آنها را مخفی مینامیدند مختلف است:بعضی از این آثار را به خاطر اینکه نویسنده و ریشه پیدایش آنها مشخص نبود اینگونه مینامیدند؛برخی دیگر را به دلیل اینکه کلیساها آنها را ممنوع کرده بوند، پنهان میکردند تا نابود نشود؛بعضی از این آثار جزء کتابهای ممنوعه بودند؛برخی دیگر نه تنها ممنوع نبودند، بلکه در کنار دیگر آثار فیلسوفان و مقدسان مسیحی قرائت میشدند)هم در روسیه پیدا شدند.
البته در اینجا ادبیات کتبی روسیه مد نظر است که ریشه پیدایش آن در روسیه به اواخر قرن دهم میلادی میرسد، تا آنجایی که ما میدانیم زمان پیدایش ترانه رقص و پایکوبی(ادبیات شفاهی)، به خیلی زودتر از این دوران بر میگردد و در طول تاریخ همیشه در زندگی بشر بوده است.
»(لیخاچف، 1990، صص 180-181) {jنتیجهگیریj} بدین ترتیب عدم پرداختن به توصیف زندگی شخصی افراد، نبودن عنصر تخیل و اسامی واقعی در آثار ادبی روسیه باستان و همچنین علاقه به انعکاس موضوعات و حوادث تاریخی و مسائل و مشکلات وطن، از ویژگیهای اصلی آثار این دوره، یعنی ادبیات قرون وسطی روسیه است.
همانطور که ملاحظه شد پذیرش مسیحیت به عنوان دین رسمی و دولتی روسیه یکی از حوادث تاریخی بود که به سزایی در توسعه و شکوفایی ادبیات روسیه باستان و همچنین در محتوای آثار این دوره داشت."