خلاصه ماشینی:
"گریم،روشی پیشنهاد میکند که امکان برآورد هر سه بعد و نیز شاخص توسعۀ انسانی کل،محاسبه شاخصهای توزیع درآمد،مقایسه سطح توسعه انسانی در کشورهای نادار و دارا و مقایسه میان کشوری-بویژه در مورد کشورهای آفریقایی -را فراهم میآورد و در پایان بدین دستاورد میرسد که نابرابری درآمدی در کشورهای بررسی شده،بسی بیشتر از نابرابری در زمینۀ آموزش و امید به زندگی است.
گفتنی است که هر بخش شاخص توسعه انسانی،با فرمول زیر برآورد میشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) در مورد آموزش،معادلۀ(1)برای هر دو زیر مجموعه(میانگین سالهای تحصیل و امید به زندگی)به کار برده شده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) ایران در گزارش سال 2010،با 18 پله برآمدن در سنجش با گزارش پیشین PDNU -که در 2009 منتشر شده بود-به ردۀ 70 رسیده و هم با شاخص 0/702 در میان کشورهای با توسعه بالا جای گرفته است.
شاخص توسعۀ انسانی،شاخصی است که توانمندی یک کشور،منطقه یا ناحیه را اندازهگیری میکند و نشان میدهد که اگر مردمان در سه زمینۀ بنیادی یعنی امید به زندگی به هنگام تولد، آموزش و تحصیل و درآمد ناخالص ملی جایگاهی خوب داشته باشند،خواهند توانست فرصتهای دیگر را نیز به دست آورند.
مهمترین علت این ناهمخوانی،این است که شیوۀ رتبهبندی برنامه توسعه سازمان ملل دگرگون شده و جز شاخص امید به زندگی به هنگام تولد،پایۀ سنجش دو شاخص دیگر -یعنی شاخص آموزش و شاخص درآمدی-را تغییر داده و به جای میزان نامنویسی دانشآموزان در دبستانها و دبیرستانها و همچنین میزان باسوادی بزرگسالان،دو شاخص تازۀ امید به تحصیل و میانگین سالهای تحصیل برای افراد بالای 25 سال و به جای تولید ناخالص داخلی،شاخص درآمد ناخالص ملی سرانه را به کار گرفته است."