خلاصه ماشینی:
"دومین بعد تمرکز،شناخت گستردهتری از این است کهحسابداری چگونه محیط را شکل میدهد و در مقابل،محیط چگونه حسابداری را شکل میدهد اینکه آیاحسابداری بهعنوان یک عمل فنی صرف یا یک عملاجتماعی و نهادی(از اینبهبعد"عمل اجتماعی"نامیده میشود)درنظر گرفته شود،بر روششناسی مورد استفادهو راه شرح و بسط پژوهش حسابداری تأثیر خواهد گذارد.
مفهوم حسابداری بهعنوان یک عمل اجتماعی،ویژگیهای فراگیر و توانمندساز حسابداری را میپذیردو ضرورت مطالعات تاریخی برای پاسخ به سوالاتی رانشان میدهد که در پژوهش تاریخ حسابداری سنتی جانیفتادهاند یا بهخوبی به آنها پاسخ داده نشده است.
این مهم توسط برچل وهمکاران(1994)بیان شده است: درنتیجه،از اینکه چگونه عمل حسابداریفنی به خدمت جامعه درآمدهاند،چگونه نیروهایاجتماعی گستردهتر میتوانند به حسابداری هجومبرند و آنرا تغییر دهند،و چگونه حسابداریخودش در حوزهی جامعه،در بر آن تأثیر میگذاردو نیز به آن واکنش صرف نشان میدهد،شناختکمی وجود دارد.
از نظر میلر(1994)،نتیجه این بود که: اینکه تمایل به اجرای مطالعات میدانی حسابداریدر عمل،تحلیلهای تاریخی اشکال تغییریابندهیعمل حسابداری،یا حتی تحلیلهای متداول مبتنی برنظریهی وابستگی وجود داشته باشد نیز نتیجهی فوقرا تغییر نخواهد داد،حسابداری را نمیتوان و نباید بهعنوان یک عمل سازمانی و مستقل از بافتار گستردهتراجتماعی و نهادی که در آن فعالیت میکند،مطالعهکرد.
اگرچه تحلیل حسابداری در سازمانها همچناناهمیت دارد،ضرورت دارد که"به فراتر از مرزهای سازمانیپا نهاد و عمل اجتماعی و نهادی حسابداری را ارزیابیکرد"تا بتوان"کاملا درک کرد که چگونه روشهای خاصحسابداری پدیدار شدهاند و چرا چنین اهمیتی یافتهاند."