چکیده:
سیر تطور فرقه اسماعیلیه و انشعابات درونی آن، راهگشای مطالعه مناسبات
اسماعیلیان با مخالفان است. اوج این مناسبات در قرن پنجم و ششم هجری که
مصادف با جنگهای صلیبی است تعریف میشود.
دشمنی تشیع با این فرقه بیشتر در چارچوب اعتقادی قابل بررسی است، اما
مناسبات خصمانه جریان عمومی اهل سنت با آنها علاوه بر توجیه مکتبی و
اعتقادی، بیشتر در بستر سیاسی قابل تأمل است و این بدان علت است که دو جریان
فراگیر حامی اهل سنت یعنی «خلافت عباسی» و «سلطنت سلجوقی» از دو سو
تهدید میشوند: یکی دولت ریشهدار و مقتدر مستعلوی مصر و دیگری دولت
سیاسی و نظامی الموت؛ اولی رقیب عباسیان در خلافت بوده و دومی بر هم زننده
کیان سلجوقی در چند دهه.
موضعگیری اسماعیلیان نزاری نسبت به جنگ صلیب هم در این رهگذر شکل
میگرفت. نزاریان شام به عنوان یک اقلیت سیاسی نظامی برای حفظ موقعیت خود
در منطقه، مناسبات خود را با طرفین صلیبی و سلجوقی تعریف میکردند.
خلاصه ماشینی:
"(53) نزاریان شام در عصر بزرگترین و قدرتمندترین پیشوای خود یعنی راشدالدین سنان هر چند با صلیبیها درگیریهایی داشتهاند و حتی در سال 588ه پادشاه صلیبی اورشلیم بهنام «مارکی کونراد» را کشتند(54)، اما به طور کلی با ظهور دولت ایوبی و شخص صلاح الدین ایوبی که دولت اسماعیلی مصر را برچیده بود، نزاریان شام عموما با صلیبیها روابط صمیمانه برقرار کرده و به جنگ با دولت سنی مذهب ایوبی همت گماردند و حتی سنان یکبار در جمادی الثانی سال 570 و بار دیگر در ذوالقعده 511 فداییانی را برای ترور صلاحالدین ایوبی به درون اردوی او فرستاد، اما موفق نشد.
محقق معاصر اسماعیلی در این مورد مینویسد: «لویی به دنبال شکست اولیهاش در جنگ صلیبی که خود به راه انداختهبود و نشانگر اوج کوششهای جهان مسیحیت برای پس گرفتن سرزمین قدس بود، با دادن خونبها خویشتن را از اسارت در مصر باز خرید و برای مدت چهار سال (1250-1254م) در عکا اقامت گزید، لویی نهم یا سن لویی، هنگامی که در عکا بود، به مبادله سفیر و هدایا با رهبر جامعه نزاری شام پرداخت، و نیز اطلاعاتی درباره معتقدات آنها کسب کرد.
(62) حتی اعتراض و تظاهرات مردم بغداد به رهبری علمای شهر نیز خلیفه و سلطان را بیدار و علیه صلیبیون تحریکشان نکرد(63) و بدین جهت بود که دشمن متحد و منسجم صلیبی قریب دو قرن صفحات شرقی دریای مدیترانه را در اشغال خود داشت و سرانجام در عصر ممالیک با درایت و فداکاریهای سردارانی چون فخرالدین یوسف جوینی که خراسانی الأصل بود، آن مناطق آزاد شد."