چکیده:
علمایی نظیر شیخ فضل الله نوری می دانند که قرآن کریم و دین مبین اسلام جاودان است و از نقص و زوال و تحریف مصون و مبراست و همواره چراغ راه هدایت و قانون زندگی بشری است، لیکن قانونی که در کتابخانه باشد و نه در مقام اجرا و صحنه اجتماع توان هدایت و بیداری انسان ها و اصلاح روح و رفتار آنان را ندارد و همان گونه که در صدر اسلام ولایت و حکومت امری ضروری بود، اکنون نیز خاتمیت اسلام اقتضا می کند که ولایت و رهبری دینی استمرار یابد و در مقابل سلطه استعمارگران و یا انحرافات شکل گرفته واکنش داشته باشد. نقش شیخ فضل الله نوری، در واکنش مقابل غرب گرایان و انحرافات به وجودآمده در نهضت عدالت گرایانه مشروطیت و تبیین و ارائه الگوی نظام سازی شیعه، بی بدیل بود، زیرا وی در دوره ای که دنیای استعمار و غرب جدید هیچ مانعی برای تک تازی های نظری و عملی خود قائل نبود، اعتقاد داشت که دین مبین اسلام و مذهب تشیع کامل ترین قوانین الهی را در دست دارند. او با قول و عمل سیاسی خود در طراحی و شکل گیری این الگوی عملی (نظام سیاسی مبتنی بر قائده ولایت فقیه) از نثار جان خود هم دریغ نکرد.
خلاصه ماشینی:
"و نقش شیخ فضل الله نوری،در واکنش مقابل غربگرایان و انحرافاتبه وجود آمده در نهضت عدالتگرایانۀ مشروطیت و تبیین و ارائۀ الگوی نظامسازیشیعه،بیبدیل بود،زیرا وی در دورهای که دنیای استعمار و غرب جدید هیچمانعی برای تکتازیهای نظری و عملی خود قائل نبود،اعتقاد داشت که دین مبیناسلام و مذهب تشیع کاملترین قوانین الهی را در دست دارند.
شیخ فضل الله نوری میگفت: من در موضع مشروطیت و محدود بودن سلطنت هیچ حرفی ندارم و هیچ کس نمیتوانداین موضوع را انکار کند،بلکه برای اصلاح امور مملکت و محدودیت سلطنت و تعیینحقوق و وظایف دولت قانون و دستور العمل لازم است،اما میخواهم بدانم در مملکتاسلامی،که دارای مجلس شورای ملی است،قوانین آن مجلس باید مطابق قوانین اسلام وقرآن باشد یا مخالف قرآن و کتاب آسمانی؟(مستوفی تفرشی،1374:194/1-197).
با توجه به این که در رأس امور نظام دیوانی و اجتماعی کماکان روشنفکران غرب زده وفرماسونرها نفوذ در خور ملاحظهای داشتند،فتح تهران هم باب جدیدی برای جریان اصیلانقلاب باز نکرد و به نحوی همان مشی اختلاف اندازی میان انقلابیون اصیل و روحانیت دردستور کار قرار داشت،چنان که شیخ فضل الله نوری در مخالفت و تضاد با نهضت و مجلسو مشروطه معرفی شد.
علامه نائینی تأکیدمیکند که آلودگی دست و سیاهی همان غصب است که با شستن همۀ شرایط را به دستنمیآورد،اما رویکرد بیدارگرایانۀ شیخ فضل الله مبنایی اصولیتر داشت،همانطور که در اکثرمواضع وی اعلام میشود که: مجلس که منشأ شیوع منکرات و رواج کفریات و جسارت مرقدین و ضعف اسلام و مسلمین و حرمت شریعت و شرایع و تأمین قواعد حریت در امور دینیه و سلب امنیت ازبلاد و رفاه عباد و ظلم بر ضعفا باشد چه حکمی دارد(آقا نجفی قوچانی،1387:27)."