چکیده:
فرقه بهائیت در راستای ترویج آیین باطل خویش و برای حفظ کیانش از فروپاشی، از یک سو با ایجاد شبهه، به انکار دلالت معجزه بر حقانیت ادعای پیامبر پرداختند و از سوی دیگر، با ارائه تفسیری از اعجاز قرآن و توجیه برخی ویژگی های آن**، کوشیدند از آن برای وصول به اهداف خود بهره گیرند. این مقال می کوشد با طرح مهم ترین شبهات بهائیان بر اعجاز و به ویژه اعجاز قرآن- به عنوان برترین معجزه تاریخ بشریت- ضمن اثبات اعجاز قرآن و دلالت آن بر صدق پیامبر، پرده از چهره بهائیت برگشاید
خلاصه ماشینی:
"ک:گلپایگانی:86-89 و 288) نقد و بررسی در برابر این سخن که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم جز به کتاب بر نبوت خویش استدلال نکردهاست،ابتدا باید پرسید:آیا پیامبران دیگر نیز هنگام عرضه نبوت خویش برمخاطبان،همواره به کتاب استدلال کردهاند؟آیا حضرت موسی علیه السلام زمانی که بافرعون روبهرو شد،فرمود:دلیل من کتاب من است،یا فرمود: {/«أولو جئتک بشیء مبین؛/}آیا اگر من نشانه آشکاری برای رسالتمارائه دهم[باز مرا زندان خواهی کرد؟!]»(شعرا:30) آیات بعد مسئره را بهتر روشن میکند:«{/قال فأت به إن کنت من الصادقین؛/}گفت:اگر راست میگویی آن را بیاور»"فأت"و{/"ان کنت من الصادقین"/}نشاندهندهپذیریش دلالت معجزه بر مدعا از سوی دشمن است.
باید پرسید که به کدام دلیل سخن مخالفان درستاست؟آیا چنان که ادعا کرده بودند،توانستند مانند قرآن را بیاورند؟آیاتوانستند نقطه ضعفی از قرآن بگیرند که کار پیامبر و آیینش را بدونزحمت یکسره کنند؟آیا کسی از کارشناسان بیطرف عرب ادعای آنان را در مورد برتری خطبهها و بافتههایشان تصدیق کرد؟و آیا اگر چنینبود،ا کنون به دست ما نمیرسید؟اینها واقعیتهای پیچیده و دشوارنیست که قابل فهم نباشد،بلکه استدلالی کاملا روشن و مفهوم است کهدر طول چهارده قرن همواره از سوی مسلمانان مطرح بوده است؛همچنان که خود ابو الفضل گلپایگانی خواسته یا ناخواسته در جایی بهآن اعتراف کرده است: «و مجددا معروض میدارم که از این عبارات چنان مستفاد نداری که-العیاذبالله-قرآن شریف و سایر کتب سماویه و الواح الهیه مشتمل بر فصاحت وبلاغت سامیه نیست؛حاشا و کلا!احدی آیه چون آیات الهیه نتواند آورد ولکن هر نفسی قادر بر فهم فصاحت کلام و بلاغت بیان نیست تا حجت برکل از این راه بالغ شود و سبیل معرفت دین الهی بر جمیع واضح آید..."